کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلام خروج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اعتراض کلام قبل از اتمام
لغتنامه دهخدا
اعتراض کلام قبل از اتمام . [ اِ ت ِ ض ِ ک َ ق َ اَ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )صاحب حدائق السحر آرد: این عمل را ارباب صناعت حشو نیز خوانند و این صنعت چنان باشد که شاعر در بیت معنی آغاز نهد (و) پیش از آن که معنی تمام شود سخن دیگر در میان بگوید، آنگاه...
-
بحث و فحص و کلام
فرهنگ گنجواژه
تحصیل، بحث علمی.
-
جستوجو در متن
-
زبان درازی
لغتنامه دهخدا
زبان درازی . [ زَ دِ ] (حامص مرکب ) کار زبان دراز است . (فرهنگ نظام ). گستاخی . شکایت . (ناظم الاطباء). خروج از حد ادب در سخن . گستاخی در گفتار. گفتار بیرون از حد ادب . بذائت لسان . ذربت سلاطت . رجوع به زبان دراز و زبان درازی کردن شود. || پرحرفی و زی...
-
عوص
لغتنامه دهخدا
عوص . [ ع َ وَ ] (ع مص ) دشوار گردیدن سخن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عیاص . رجوع به عیاص شود. || سخت گشتن چیزی . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عیاص . رجوع به عیاص شود. || درپیچان کردن ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن سعیدبن عبدالرحمان بن زیادبن عبداﷲبن زیادبن عجلان . مکنی به ابن عقده . کنیتش ابوالعباس است از حفاظ احادیث و ضباط اخبار بود در میان متقدمین علماء بکثرت روایات و انتقاد اسناد و معرفت رجال و رواج سنن امتیازی کامل و اختص...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نصربن مالک بن هشام الخزاعی ، مکنی به ابوعبداﷲ. مؤلف حبیب السیر آرد:در کتب علماء خجسته شیم مرقوم قلم فرخنده رقم گشته که چون واثق در مذهب اعتزال ثابت قدم بود و هرکس را که بخلق کلام ایزد تعالی اعتراف نمی نمود مخاطب و معاتب م...
-
اشاعرة
لغتنامه دهخدا
اشاعرة. [ اَ ع ِ رَ ] (اِخ ) ج ِ اشعری ، بمعنی پیرو طریقه ٔ مخصوص اشعریان . اساس طریقه ٔ اشاعره از تعلیمات جهمیه مایه گرفت و در اواخر قرن سوم یا اوائل قرن چهارم هجری بعنوان فرقه ٔ اشعری ظهور کرد و بنام مشهورترین رؤسای این فرقه ، ابوالحسن اشعری ، معر...
-
مهدویت
لغتنامه دهخدا
مهدویت . [ م َ دَ وی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) مهدی (امام منتظر) بودن . طبق معتقدات مذهب شیعه ٔ امامی و نیز برطبق روایات بسیاری که در کتابهای اهل سنت و جماعت آمده است ، در آخرالزمان مهدی از آل محمد ظهور خواهد کرد. در میان احادیث نبوی ، این حدیث دیده ...
-
حجرالولادة
لغتنامه دهخدا
حجرالولادة. [ ح َ ج َ رُل ْ وِ دَ ] (ع اِ مرکب ) حجرالعقاب . اکتمکت . گن ابلیس . حجرالنسر. حجر البحری . حجرالبهت . حجرالنسا. حجرالماسکة. حجرالیسر. ایاطیطس .صاحب تحفه در ذیل کلمه ٔ حجرالیسر گوید: سنگی است سفید و مدور و صاف و از حجاز خیزد و قسمی از اکت...
-
هارون الرشید
لغتنامه دهخدا
هارون الرشید. [ نُرْ رَ ] (اِخ ) ابن محمد المهدی بن ابی جعفر منصور. پنجمین خلیفه ٔ عباسی . وی به سال 148 هَ . ق . متولد شد و در سال 170 هَ . ق . / 786 م . به جای هادی برادر بزرگش در بغداد به مسند خلافت نشست . مادرش خیزران دختر عطانامی از یمن بوده که ...
-
حروریة
لغتنامه دهخدا
حروریة. [ ح َ ری ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از پانزده مذهب خوارج . (بیان الادیان ). طائفه ای از خوارج که در حروراء اجتماع کرده به مخالفت علی بن ابیطالب برخاستند. (سمعانی ). فرقه ٔ خوارج منسوب به حروراء، قریه ای به کوفه . گروهی از خوارج پیروان نجدةبن عامر ح...
-
طی
لغتنامه دهخدا
طی . [ طَی ی ] (ع مص ) درنوردیدن . درنوشتن نامه را. یقال : طوی الصحیفة طیاً. (منتهی الارب ). پیچیدن . (آنندراج ). درپیچیدن . لوله کردن . نوردیدن . نوشتن . طومار کردن : طی کتاب ؛ طومار کردن آن ، یعنی درنوردیدن آن . خلاف نشر که بمعنی گستردن است . طی ّ ...
-
وصل
لغتنامه دهخدا
وصل . [ وَ ] (ع مص ، اِمص ) ضد هجر. مقابل فراق . رسیدن به محبوب و معشوق : دلی کاو پر از زوغ هجران بوددر او وصل معشوقه درمان بود. بوشکور (از گنج بازیافته ص 60).کیست کش وصل تو ندارد سودکیست کش فرقت تو نَگْزاید؟ دقیقی .که عاشق طعم وصل آنگاه داندکه عاجز ...
-
تأسیس
لغتنامه دهخدا
تأسیس . [ ت َءْ ] (ع مص ) بنیاد نهادن . (زوزنی ) (دهار) (کشاف اصطلاحات الفنون از صراح ) (منتهی الارب ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). بنا افکندن . (تاج المصادر بیهقی ). تأسیس خانه ؛ بنیاد نهادن آن ....
-
امامیه
لغتنامه دهخدا
امامیه . [ اِمی ی َ ] (اِخ ) نام عموم فرقه هایی که بنص جلی علی بن ابی طالب را جانشین پیغمبر اسلام دانند و معتقدند که امامت در فرزندان علی باقی است و دنیا هیچگاه از امام خالی نیست و منتظرند که یکی از علویان در آخر الزمان ظهور و خروج کند و دنیا را پر ا...