کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هروانه گه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هروانه گه
/harvānegah/
معنی
۱. بیمارستان.
۲. تیمارستان.
۳. [مجاز] جای شکنجه و عذاب: ◻︎ بفرمود کاین را به هروانهگه / برید و کنیدش همان جا تبه (فردوسی: لغتنامه: هروانهگه).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
هروانه گه
لغتنامه دهخدا
هروانه گه . [ هََرْ ن َ / ن ِ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) بیمارستان . (صحاح الفرس ) : بفرمود کاین را بهروانه گه برید و کنیدش همانجا تبه . فردوسی .رجوع به هروانگه و هروانه شود.
-
هروانه گه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹هروانگه، هروانه› [قدیمی] harvānegah ۱. بیمارستان.۲. تیمارستان.۳. [مجاز] جای شکنجه و عذاب: ◻︎ بفرمود کاین را به هروانهگه / برید و کنیدش همان جا تبه (فردوسی: لغتنامه: هروانهگه).
-
جستوجو در متن
-
هروانگه
لغتنامه دهخدا
هروانگه .[ هََرْ ن َ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) از هروانه + گه که پساوند مکان است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). بیمارستان . (برهان ). اگر این کلمه مرکب از هروان یا هروانه و «گه »باشد آن وقت بایستی جزء اول بیمار یا پادافراه و کیفر معنی بدهد. در فرهنگ اسدی هروان...
-
همان
لغتنامه دهخدا
همان . [ هََ ] (ضمیر مرکب ، ص مرکب ) اشارت است به چیزی که در خاطر ملحوظ است . (آنندراج ). مرکب است از هم + آن . در جمله بدین معنی است : این آن چیزی است که بوده است و متکلم و مخاطب میدانند : کنون همانم و خانه همان و شهر همان مرا نگویی کز چه شده ست شاد...