کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عتاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عتاه
لغتنامه دهخدا
عتاه . [ ع َ ] (ع مص ) ناقص شدن عقل بدون جنون . (اقرب الموارد).
-
عتاه
لغتنامه دهخدا
عتاه . [ ع ُ ] (ع مص ) سبک عقل گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ناقص عقل شدن . (اقرب الموارد). || مدهوش گشتن و رفتن خرد. (منتهی الارب )(آنندراج ). مدهوش گشتن . (منتهی الارب ). || مدهوش شدن بدون زوال عقل . (اقرب الموارد). || آزمند علم گردیدن و حریص...
-
جستوجو در متن
-
عتاهة
لغتنامه دهخدا
عتاهة. [ ع َ هََ ] (ع مص ) عتاه . (اقرب الموارد). رجوع به عتاه شود.
-
عتاهیة
لغتنامه دهخدا
عتاهیة. [ ع َ / ع ُ ی َ ] (ع مص ) رجوع به عُتاه شود در همه ٔ معانی || (اِمص ) کم عقلی . (منتهی الارب ). || گمراهی . || (ص )مردم بی عقل و احمق . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).- ابوالعتاهیه . رجوع به همین کلمه شود.
-
حاجب
لغتنامه دهخدا
حاجب . [ ج ِ ] (اِخ ) ابن دینار، معروف به حاجب الفیل . از قبیله ٔ بنومازن بن عمروبن تمیم است . وی شاهد «یوم السلی » بود، دراین جنگ که میان بنی مازن و بنی یشکر برپا شد، زاهربن عبداﷲبن مالک ، تیم بن ثعلبه ٔ یشکری را بکشت و گفت :للّه تیم ُ ای ُ رمح طراد...