عتاه . [ ع ُ ] (ع مص ) سبک عقل گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ناقص عقل شدن . (اقرب الموارد). || مدهوش گشتن و رفتن خرد. (منتهی الارب )(آنندراج ). مدهوش گشتن . (منتهی الارب ). || مدهوش شدن بدون زوال عقل . (اقرب الموارد). || آزمند علم گردیدن و حریص شدن بر آن . || حریص شدن بر اذیت کسی . || حریص شدن بر حکایت کردن کلام کسی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.