کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شقیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شقیة
لغتنامه دهخدا
شقیة. [ ش َ قی ی َ ] (ع ص ) شقیه . مؤنث شقی . زن بدبخت . ج ، شَقیّات . (یادداشت مؤلف ). || (اِمص ) در تداول فارسی ، صلابت و سختی . (از ناظم الاطباء).
-
شقیة
لغتنامه دهخدا
شقیة.[ ش ِ قی ی َ ] (ع اِ) نوعی از جماع . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
شغیة
لغتنامه دهخدا
شغیة. [ ش َ غی ی َ ] (ع اِمص ) ناهمواری دندان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به شغا و شغو شود. || چکیدگی بول قطره قطره . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
شقیط
لغتنامه دهخدا
شقیط. [ ش َ ] (ع اِ) سبوی سفالین یا هر آوند سفالین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
شقیات
لغتنامه دهخدا
شقیات . [ ش َ قی یا ] (ع ص ، اِ) ج ِ شقیة، به معنی زن بدبخت . (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به شقیة و شقی شود.
-
اشدف
لغتنامه دهخدا
اشدف .[ اَ دَ ] (ع ص ) دشوار و سخت و تنگ روزی . (منتهی الارب ). اعسر. (اقرب الموارد). رجوع به اعسر شود. || اسب مائل به یک جانب از تعب و مشقت . (منتهی الارب ). الفرس المائل فی احد شقیه بغیاً. (اقرب الموارد)؛ یعنی اسب که در دویدن به افراط به یکی از دو ...
-
بدبخت
لغتنامه دهخدا
بدبخت . [ ب َ ب َ ] (ص مرکب ) بی طالع. بی نصیب . بداختر. غیرمقبل . (از ناظم الاطباء). شقی . (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی ، ترتیب عادل بن علی ). سیه روز. سیه روزگار. سیاه روز. نحس . منحوس . شقی . شقیه . مقابل خوشبخت . نیک بخت ، سعید. (یادداشت مؤلف )....