کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رسل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رسل
/rosol/
معنی
= رسول
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رسل
فرهنگ فارسی معین
(رُ سُ) [ ع . ] (اِ.) جِ رسول ؛ پیامبران .
-
رسل
لغتنامه دهخدا
رسل . [ رَ ] (ع ص ، اِ) سیر و رفتار نرم . (از اقرب الموارد). رفتار نرم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). روش نرم . (ناظم الاطباء). || شتر نرم رو. || موی فروهشته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || واحد رسال . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)...
-
رسل
لغتنامه دهخدا
رسل . [ رَ س َ ] (ع اِ) پاره ای از هر چیزی . ج ، اَرْسال . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || جماعت . (اقرب الموارد). || شتران ، و یا شتران از ده تا بیست وپنج ، و کذلک فی الغنم ،یا گله ٔ شتران و گوسپندان . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). شتران چندی ...
-
رسل
لغتنامه دهخدا
رسل . [ رَ س َ ] (ع مص ) مصدر به معنی رَسالة. (ناظم الاطباء). || نرم رفتن یا نرم رو گردیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به رسالة و رَسْل شود. || فروهشته موی شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به رَسالَة شود.
-
رسل
لغتنامه دهخدا
رسل . [ رِ ] (ع اِ) رَسْل . روش نرم . || نرمی و آهستگی و گرانباری . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و از آن است حدیث صدقه : الا من اعطی فی نجدتها و رسلها؛ یرید الشدة و الرخاء. (منتهی الارب ). || شیر. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الار...
-
رسل
لغتنامه دهخدا
رسل . [ رُ س ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ رَسول . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن جرجانی دبیرسیاقی ص 52) (اقرب الموارد). ج ِ رسول که بمعنی قاصد و پیغمبر است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : امام رسل پیشوای سبیل . سعدی .و رجوع به رسول شود.- ختم رسل ...
-
رسل
لغتنامه دهخدا
رسل .[ رُ ] (ع اِ) رُسُل ج ِ رسول . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به رسول و رُسُل شود.
-
رسل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ رسول] rosol = رسول
-
واژههای مشابه
-
رُسُلُ
فرهنگ واژگان قرآن
پیامبران
-
تاج رسل
لغتنامه دهخدا
تاج رسل . [ ج ِ رُ س ُ ] (اِخ ) کنایه از رسول اکرم ص : جمله رسل بردرش مفلس طالب زکوةاو شده تاج رسل تاجر صاحب نصاب .خاقانی .
-
خاتم رسل
لغتنامه دهخدا
خاتم رسل . [ ت َ م ِ رُ س ُ ] (اِخ ) پایان دهنده ٔ پیمبران . ختم انبیاء. آخرین پیمبر. لقب حضرت محمدبن عبداﷲ (ص ) است . رجوع به محمد و به خاتم الانبیاء شود.
-
واژههای همآوا
-
رُسُلُ
فرهنگ واژگان قرآن
پیامبران