رسل . [ رِ ] (ع اِ) رَسْل . روش نرم . || نرمی و آهستگی و گرانباری . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و از آن است حدیث صدقه : الا من اعطی فی نجدتها و رسلها؛ یرید الشدة و الرخاء. (منتهی الارب ). || شیر. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). لبن . (اقرب الموارد). || سر بازوی اسب . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). کنار بازوی اسب . || رفق ومهربانی . (از اقرب الموارد). و رجوع به رسال شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.