کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ربعی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ربعی
لغتنامه دهخدا
ربعی . [ رَ ب َ ] (اِخ ) عبدالسلام بن المفرج . (از اعلام زرکلی ). رجوع به عبدالسلام ربعی شود.
-
ربعی
لغتنامه دهخدا
ربعی . [ رَ ب َ ] (اِخ ) علی بن عیسی . (از اعلام زرکلی ). رجوع به علی ربعی شود.
-
ربعی
لغتنامه دهخدا
ربعی . [ رَ ب َ ] (اِخ ) عیسی بن ابراهیم بن محمد الربعی الیمنی (480 هَ . ق .) خزرجی گفته است : فقیه و فاضل و استاد نحو و صرف و لغت بود. او راست : النظام الغریب و فهرست آن (در لغت ) که در آن لغات اشعار را به اختصار آورده است . (از معجم المطبوعات ج 1)....
-
ربعی
لغتنامه دهخدا
ربعی . [ رَ ب َ عی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به طایفه ٔ ربیعة. (ناظم الاطباء). منسوب است به ربیعةبن نزار. (از انساب سمعانی ) (منتهی الارب ).
-
ربعی
لغتنامه دهخدا
ربعی . [ رِ ] (ع ص نسبی ) منسوب است به رِبْع. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). رجوع به رِبْع شود. || آنچه در فصل بهار زاده شود. (از اقرب الموارد). موجودشده در فصل بهار. (ناظم الاطباء). || فرزند مرد در جوانی او. (از اقرب الموارد). || پسر متولد شده...
-
ربعی
لغتنامه دهخدا
ربعی . [ رُ ] (ص نسبی ، اِ) یک نوع پول خردی که چهاریک قران باشد. || در تداول امروز، سکه ٔ زری که یک چهارم سکه ٔ رسمی است . (ناظم الاطباء).
-
ربعی
لغتنامه دهخدا
ربعی . [ رُ ب َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ بصری ، مکنی به ابونعیم . از اصحاب حضرت جعفر صادق و حضرت کاظم علیهماالسلام ، محدث بود. (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
ربعی
لغتنامه دهخدا
ربعی .[ رُ ] (ع اِ) نوعی از اسطرلاب . (دهار) : ربعی نموده پیکرش خطهای مسطر در برش ناخن بر آن خطها برش وقت محاکا ریخته . خاقانی .ناهید زخمه مطرب می آفتاب تابش چنگ آفتاب می را ربعی بشکل مسطر.خاقانی .
-
واژههای مشابه
-
علی ربعی
لغتنامه دهخدا
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن احمدبن عرام بن احمد ربعی اسوانی . عالم و ادیب مصری بود و در سال 580 هَ . ق . درگذشت . و او را تألیفات بسیاری است . ((از معجم المؤلفین بنقل از الاعلام زرکلی ج 5 ص 61. الطالعالسعید ص 198).
-
علی ربعی
لغتنامه دهخدا
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن عدلان بن حمادبن علی ربعی موصلی ، ملقّب به عفیف الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی موصلی شود.
-
علی ربعی
لغتنامه دهخدا
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن محمد ربعی ، مشهور به لخمی و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی لخمی شود.
-
علی ربعی
لغتنامه دهخدا
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن محمدبن صافی بن شجاع ربعی مالکی ، مکنّی به ابوالحسن . مورخ و ساکن دمشق بود و در سال 435 یا 444 هَ . ق .درگذشت . او راست : الاعلام فی فضائل الشام . (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس المؤلفین بالظاهریة. کشف الظنون حاج...
-
علی ربعی
لغتنامه دهخدا
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن محمودبن حسن بن نبهان یشکری ربعی . رجوع به علی یشکری شود
-
علی ربعی
لغتنامه دهخدا
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن مقرب بن منصوربن مقرب بن حسن بن عزیزبن ضبار ربعی عیسونی احسائی ، ملقّب به جمال الدین و مکنّی به ابوعبداﷲ. شاعر بود و از آل عیون به شمار می رفت که امیران احساء بودند. وی در سال 572 هَ . ق . متولد شد و به عراق سفر کر...