کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خالصی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خالصی
فرهنگ واژههای سره
سارا، سارای
-
خالصی
لغتنامه دهخدا
خالصی . [ ل ِ ] (اِخ ) عبدالحی خواجه زاده . متوفی به 950 هَ . ق . اوراست دیوانی به ترکی و سال وفاتش در این مصراع آمده : «قودی بوکونی خالص اولدی ». (از کشف الظنون چ 2 ج 1 ستون 786). رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2018 شود.
-
خالصی
لغتنامه دهخدا
خالصی . [ ل ِ ] (اِخ ) مهدی خالصی . رجوع به مهدی خالصی شود.
-
خالصی
لغتنامه دهخدا
خالصی . [ ل ِ ] (ص نسبی ) منسوب به خالِصَه و خالص .
-
واژههای مشابه
-
مهدی خالصی
لغتنامه دهخدا
مهدی خالصی . [ م َ ی ِ ل ِ ] (اِخ ) (حاجی شیخ ...) از علمای شیعه ٔ ساکن عراق بود که پس از جنگ بین الملل اول در ژوئن 1923 م . دولت عراق او را با عده ای از علما تبعید کرد. خالصی ابتدا به سفر حج رفت و سپس به ایران آمد. و پس از واقعه ٔ قتل ایمبری کنسول ا...
-
جستوجو در متن
-
throughfall
تاجبارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بارش خالصی که بعد از گذشتن از تاجپوشش گیاهی به فرش جنگل میرسد
-
line 2
رگه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گیاهی که همۀ افراد آن صفت خاص خالصی داشته باشند و ازطریق گردهافشانیِ نظارتشده تکثیر شوند
-
ferroelectricity
فِرّوالکتریسیته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] همسو شدن حوزههای قطبیدگی الکتریکی در ماده، بهویژه در بلور، بهطوریکه پس از حذف میدان الکتریکی نیز قطبیدگی خالصی در آن باقی بماند
-
الماس
فرهنگ نامها
(تلفظ: almās) (از یونانی) (در مواد) کربن خالصی که در دما و فشار زیاد متبلور شده باشد . سختترین مادهی طبیعی است و کاربردهای تزیینی و صنعتی دارد ؛ (در قدیم) ( به مجاز) شمشیر .
-
بازمان
لغتنامه دهخدا
بازمان .(حامص مرکب ) توقف . (برهان قاطع). درنگ . (ناظم الاطباء) (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). || مقدار ثابتی که بر جای میماند . (لغات مصوبه ٔ فرهنگستان ). مقصود حاصل کار و یا نتیجه ٔ خالصی است که از نتیجه به راه افتادن دستگاهی یا کارخانه ای بدست می...
-
طلی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی، مُمالِ طلاء] [قدیمی] teli ۱. [مجاز] طلا؛ زر.۲. (صفت) ویژگی زر خالصی که برای زراندود کردن فلزات دیگر کاربرد داشت: ◻︎ وجود مردم دانا مثال زرّ طلیست / که هر کجا که رود قدروقیمتش دانند (سعدی: ۱۲۰).۳. ضماد؛ مرهم.۴. (اسم مصدر) اندودن...
-
دیاپازن
لغتنامه دهخدا
دیاپازن . [ زُ ] (فرانسوی ، اِ) اسباب کوچکی دارای دو شاخه معمولاً فولادی که اگر شاخه هایش به ارتعاش درآیند صوت تقریباً خالصی با بسامد معین تولید میکند و در بسیاری از تجربیات مربوط به اصوات موسیقی و نیز در تنظیم نوسانهای برقی بکار میرود در کوک کردن سا...
-
همسری
لغتنامه دهخدا
همسری . [ هََ س َ ] (حامص مرکب ) برابری و مساوات . (آنندراج ) : شیربیابان را با مرد جنگ همسری و همبری و شرکت است .ناصرخسرو.نی زرّ خالصی ؟ ز پی همسری ّ جوموقوف حکم پله وشاهین چه مانده ای ؟ خاقانی .برون آرش از دعوی همسری کز این پایه دارا کند سروری . نظ...