کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهلال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اهلال
لغتنامه دهخدا
اهلال . [ اِ ] (ع مص ) آواز برداشتن . (المصادر زوزنی ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). برداشتن تلبیه گوی و جز آن آواز را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بلند گفتن حاج لبیک را و بلند گفتن نام خدا در وقت ذبح کردن . (آنندراج ). و منه قوله تعالی : و ...
-
واژههای همآوا
-
احلال
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) حلال کردن . 2 - (مص ل .)فرود آمدن در جایی . 3 - از حرام بیرون آمدن .
-
احلال
لغتنامه دهخدا
احلال . [ اِ ] (ع مص ) احلال بمکانی ؛ فرود آوردن در جائی . (منتهی الارب ) (زوزنی ). || احلال از احرام ؛ بیرون آمدن از احرام . مقابل احرام (در حج ّ) . (زوزنی ) (منتهی الارب ). || حلال گردانیدن . (منتهی الارب ).حلال کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر). || وا...
-
جستوجو در متن
-
ماه نو
لغتنامه دهخدا
ماه نو. [ هَِ ن ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هلال . (ترجمان القرآن ) (برهان ). هلال . (ناظم الاطباء). هلال . ابن مُزنَة. ابن مِلاط. (منتهی الارب ) : ماه نو منخسف در گلوی فاخته ست طوطیکان با حدیث ، قمریکان با انین . منوچهری .چون ببریدی شود هریک از آن د...
-
آواز
لغتنامه دهخدا
آواز. (اِ) آوا. صوت . (صراح ). بانگ : از آواز کوسش همی روز جنگ بدرّد دل شیر و چرم پلنگ .فردوسی .چو بشنید آواز او را تبرگ بر آن اسب جنگی چو شیر سترگ . فردوسی .خور جادوان بد چو رستم رسیداز آواز او دیو شد ناپدید. فردوسی .پرستنده بشنید آواز اوی ندانست کو...
-
برآمدن
لغتنامه دهخدا
برآمدن . [ ب َ م َ دَ ] (مص مرکب ) بالا رفتن .(ناظم الاطباء). بالا آمدن . (فرهنگ فارسی معین ). رسیدن . بلند شدن . بالا گرفتن . بالا کشیدن . بر شدن . بربلندی رفتن . به هوا رفتن . علاء. تعلیه . معالاة. تعلی . تعالی . استعلاء. اعلیلاء. بر بلندی برآمدن ....