کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انفار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انفار
لغتنامه دهخدا
انفار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نَفَر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به نفر شود.
-
انفار
لغتنامه دهخدا
انفار. [ اِ ] (ع مص ) رمانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). || یاری دادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نصرت دادن و مدد کردن . (از اقرب الموارد). || دراز کشیدن . (منتهی الارب ) (ناظم ا...
-
جستوجو در متن
-
منفر
لغتنامه دهخدا
منفر. [ م ُ ف ِ ] (ع ص ) رماننده . (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). آنکه می رماند و می گریزاند. (ناظم الاطباء). || خداوند شتران رمنده . (آنندراج )(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). || به چیرگی حکم کننده . (آنندراج ) (ا...
-
رمانیدن
لغتنامه دهخدا
رمانیدن . [ رَ دَ ] (مص ) متعدی رمیدن . (آنندراج ). رمیدن کنانیدن و ترسانیدن . (ناظم الاطباء). رم دادن . رماندن . انفار. (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). تنفیر. استنفار. (منتهی الارب ). تشرید. (از اقرب الموارد). با بیم دادن گریزانیدن . دور کردن ب...
-
نفر
لغتنامه دهخدا
نفر. [ ن َ ف َ ] (ع اِ) در فارسی : تن . کس . شخص . (یادداشت مؤلف ). فارسیان بر یک کس اطلاق کنند. (غیاث اللغات ). کس . فردفرد از هر جمعیتی و گروهی و از سپاهی . (از ناظم الاطباء). واحد شمارش انسان است : از زایر و از سائل و خدمتگر و مداح هر روز بدان در...