کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیر سر ،()بلند شدن ،()داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مُقْنِعِي
فرهنگ واژگان قرآن
سر بلند کرده ها ( در اصل مقنعین بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است )
-
نُشُوزاً
فرهنگ واژگان قرآن
عصيان و استکبار از اطاعت - ناسازگاري(کلمه نشوز در اصل به معناي بلند شدن از سر چيزي و برگشتن از آن است ، و نشوز از مجلس به اين است که آدمي از مجلس برخيزد تا ديگري بنشيند ، و بدين وسيله او را تواضع و احترام کرده باشد )
-
نُشُوزَهُنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
عصيان و استکبار از اطاعت آن زنان- ناسازگاري آن زنان(کلمه نشوز در اصل به معناي بلند شدن از سر چيزي و برگشتن از آن است ، و نشوز از مجلس به اين است که آدمي از مجلس برخيزد تا ديگري بنشيند ، و بدين وسيله او را تواضع و احترام کرده باشد )
-
ﭐنشُزُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
برخيزيد(از کلمه ي نشوزبه معناي بلند شدن از سر چيزي و برگشتن از آن است ، و نشوز از مجلس به اين است که آدمي از مجلس برخيزد تا ديگري بنشيند ، و بدين وسيله او را تواضع و احترام کرده باشد )
-
مُّقْمَحُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
سر بالا برده شده ها ( کلمه مقمحون اسم مفعول از ماده اقماح است و اقماح به معناي سر بلند کردن است . از اين کلمه برميآيد غلهايي که در اهل دوزخ به کار ميرود ، طوري است که بين سينه تا زير چانه آنان را پر ميکند ، به طوري که سرهايشان رو به بالا قرار ميگيرد ...
-
يَوَدُّواْ
فرهنگ واژگان قرآن
دوست دارند(ود نوع خاصي از حب و دوست داشتن است و آن حبي است که آثار و پيامدهايي آشکار دارد.جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای شرط قبل از خود است )
-
کَالِحُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
زشت رويان بد منظر(کلمه کالح از کلوح است که به معناي جمع شدن و خشکيدن لبها است ، به طوري که ديگر نتواند دندانها را بپوشاند . و معناي آيه اين است که لهيب و هرم آتش آنچنان به صورتهايشان ميخورد که لبهايشان را ميخشکاند ، به طوري که دندانهايشان نمايان ميشو...
-
يَدْعُ
فرهنگ واژگان قرآن
بخوانَد -طلب کند (جزمش به دليل شرط شدن براي بعد از خود مي باشد.دعاء و نيز کلمه دعوت به معناي معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوي چيزي که آن شخص دعوت شده و اين کلمه معنائي عموميتر از کلمه نداء دارد ، براي اينکه نداء مختص به باب لفظ و صوت است...
-
يَتَسَلَّلُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
آهسته و مخفیانه خود را بیرون می کشند (کلمه تسلل به معناي اين است که کسي خود را از زير بار و تکليفي به طور آرام بيرون بکشد ، که ديگران نفهمند ،یا که کسي خود را از ميان جمعيتي کم کم وآرام آرام بيرون کشد به نحوي که نخواهد کسي متوجه شود و اين کلمه از سل...
-
لَمْ يَکُفُّواْ
فرهنگ واژگان قرآن
دست نگه نداشتند(کلمه کف الايدي - دست نگه داشتن، کنايه است از خود داري از جنگ ، چون قتلي که در کارزار اتفاق ميافتد به وسيله دست انجام ميشود.کلمه کف به معناي کف دست آدمي است که آن را باز و بسته ميکند ، و معناي کففته اين است که من او را با کف دست زدم و ...
-
تُصْعِدُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
به سمت کرانه هاي افق آنقدر دور شديد تا از نظر نهان شديد(مصدر باب افعال اصعاد که فعل مضارع تصعدون از آن گرفته شده ، به معناي رفتن به طرف کرانه افق و از نظرها دور شدن است ، به خلاف کلمه صعود که مصدر ثلاثي مجرد آن است ، و به معناي بالا رفتن به نقطهاي بل...
-
عَادٌ
فرهنگ واژگان قرآن
نام قوم حضرت هود (علي نبينا وعليه السلام)(مردمي عرب از انسانهاي ما قبل تاريخ بوده و در جزيره زندگي ميکردهانددرقرآن کريم از آنان به "عاد اولي" تعبير شده ، و از آن به دست ميآيد که عاد دومي نيز بوده ،مردمي بودهاند که در احقاف زندگي ميکردند و احقاف که جم...
-
عِشَارُ
فرهنگ واژگان قرآن
شتران حامله ايي که ده ماه از حملشان مي گذرد - کنايه از اموال نفيس و گرانبها (جمع عشراء است وعشراء به معناي ماده شتر حاملهاي است که ده ماه از حملش گذشته باشد ، و همچنان عشرائش مينامند تا وقتي که بچهاش را بزايد ، و چه بسا که بعد از زائيدن هم آن را عشرا...