زشت رويان بد منظر(کلمه کالح از کلوح است که به معناي جمع شدن و خشکيدن لبها است ، به طوري که ديگر نتواند دندانها را بپوشاند . و معناي آيه اين است که لهيب و هرم آتش آنچنان به صورتهايشان ميخورد که لبهايشان را ميخشکاند ، به طوري که دندانهايشان نمايان ميشود ، مانند : سر گوسفندي که روي آتش گرفته باشند )
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
این فرهنگ توسط آقای علیاکبر رستگار در اختیار واژهیاب قرار گرفته است.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.