کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفوذ داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نفوذ داشتن
لغتنامه دهخدا
نفوذ داشتن . [ ن ُ ت َ ] (مص مرکب ) رسا بودن و رسائی داشتن . (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
نفوذ کردن
لغتنامه دهخدا
نفوذ کردن . [ ن ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) درگذشتن و فرورفتن . (ناظم الاطباء).
-
قابلیت نفوذ
لغتنامه دهخدا
قابلیت نفوذ. [ ب ِ لی ی َ ت ِ ن ُ ] (ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) نفوذپذیری ، در شیشه و پارچه و مانند آن .
-
جستوجو در متن
-
زور داشتن
لغتنامه دهخدا
زور داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) دارای زور و نیرو بودن . || صاحب نفوذ در جامعه و دستگاههای اداری بودن . (فرهنگ فارسی معین ).
-
روایی داشتن
لغتنامه دهخدا
روایی داشتن . [ رَ ت َ ] (مص مرکب ) رواج داشتن . گرمی و رونق داشتن . رایج بودن : اکنون که ز هیچ سو نداردبازار هنروران روایی . کمال الدین اسماعیل . || شایستگی و سزاواری داشتن . قرب ومنزلت داشتن . مورد ستایش و محبت بودن . مورد تعظیم وتکریم قرار گرفتن :...
-
مضو
لغتنامه دهخدا
مضو. [ م ُ ض ُوو ] (ع مص ) گذشتن و رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || و به فتح اول نیز، مثل وقود و صعود. امضاء روان کردن و درگذرانیدن و جایز داشتن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || مداومت کردن چیزی را. || نف...
-
اعمال
لغتنامه دهخدا
اعمال . [ اِ ] (ع مص ) کار فرمودن . (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ). کار فرمودن و در کار آوردن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بر کار داشتن . (تاج المصادر بیهقی ). بکار واداشتن . (از اقرب الموارد). در کار آوردن . (منتهی الارب ). || کار بستن . (المصادرزوزن...
-
روایی یافتن
لغتنامه دهخدا
روایی یافتن . [ رَ ت َ ] (مص مرکب ) رواج و رونق حاصل کردن . (ناظم الاطباء). گرمی و رونق پیدا کردن . رایج شدن . روایی گرفتن : متاع از مشتری یابد روایی به دیده قدر گیرد روشنایی . نظامی .و رجوع به روایی گرفتن و روایی شود.|| منتشر شدن . (ناظم الاطباء). ب...
-
تئوفانو
لغتنامه دهخدا
تئوفانو. [ ت ِ ءُ ن ُ ] (اِخ ) ملکه ٔ بیزانس در قرن دهم میلادی . وی کور مادرزاد ولی بسیار زیبا بود و بسال 956 م . به ازدواج رومن پسر کنستانتین هفتم درآمد و در سال 959 با شوهر خودصاحب تاج و تخت شد و قدرت و نفوذ فراوان بدست آورد.بسال 963 با داشتن چهار ...
-
قابلیت
لغتنامه دهخدا
قابلیت . [ ب ِ لی ی َ] (ع مص جعلی ، اِمص ) شایستگی . سزاواری . برازندگی . استحقاق . استعداد. لیاقت . (ناظم الاطباء) : داد حق را قابلیت شرط نیست . مولوی . || پذیرائی . شایستگی پذیرفتن . || (اصطلاح فلسفه ) استعداد قبول . انفعال . منفعل شدن . در برابر ف...
-
محفظه
لغتنامه دهخدا
محفظه . [ م َ ف َ ظَ] (ع اِ) جای حفظ کردن و نگاه داشتن . (ناظم الاطباء). آنچه اشیاء را در آن نگاهدارند. جائی که چیزی در آن حفظ کنند. جای نگاهداری . (یادداشت مرحوم دهخدا).- محفظه ٔ ادراک ؛ جائی که در آن چیزی دریافت می گردد و در خاطرمی ماند. (ناظم الا...
-
تحت الشعاع
لغتنامه دهخدا
تحت الشعاع . [ ت َ تَش ْ / تُش ْ ش ُ ] (از ع ، ص مرکب ، اِ مرکب ) کنایه از دو روز یا سه روز که در آخر هر ماه میباشند که جرم قمر درآن ایام از غایت باریکی از باعث قرب شمس بزیر شعاع و روشنی شمس از نظر معدوم میگردد و آن ایام منحوس است . (غیاث اللغات ) (آ...
-
غدد چربی
لغتنامه دهخدا
غدد چربی . [ غ ُ دَ دِ چ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) غدد چربی که در تمام سطح بدن موجودند بیشتر به داخل غلاف مو بازشده اند و به درستی میتوان آنهارا بر بسته ای از مو دانست فقط آن نواحی که فاقد مو هستند غدد چربی ندارند، مانند نوک پستان و کف دست و پا. غ...