محفظه . [ م َ ف َ ظَ] (ع اِ) جای حفظ کردن و نگاه داشتن . (ناظم الاطباء). آنچه اشیاء را در آن نگاهدارند. جائی که چیزی در آن حفظ کنند. جای نگاهداری . (یادداشت مرحوم دهخدا).
- محفظه ٔ ادراک ؛ جائی که در آن چیزی دریافت می گردد و در خاطرمی ماند. (ناظم الاطباء).
- محفظه ٔ ریشه ؛در اصطلاح گیاه شناسی نسج انتهایی ریشه را گویند که معمولاً رنگش با قسمتهای دیگر اختلاف دارد و از سلولهایی تشکیل یافته که در برخورد با مواد سخت در مجاورت رطوبت حالت محلول کلوئیدی به خود میگیرد و لغزنده و لیز میشود تا بتواند در خاک نفوذ کند و برخلاف آنچه تصور میکنند سختی آن چندان نیست و سلولهای آن به آسانی از قسمت اصلی جدا میشود. کلاهک .
|| دولاب . اشکاف . گنجه . (یادداشت مرحوم دهخدا). مخزن . انبار. گنجینه . (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.