کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ندری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ندری
لغتنامه دهخدا
ندری . [ ن َ دَ را ] (ع ص ) نادر قلیل . (اقرب الموارد). نادر قلیل الوجود. (از المنجد). || (ق ) نادراً. (المنجد). احیاناً. اتفاقاً: لقیته الندری و ندری و فی ندری و فی الندری ؛ أی بین الایام ، أی احیاناً لا دائماً. (اقرب الموارد). || نقدته مائةً ندری...
-
ندری
لغتنامه دهخدا
ندری .[ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار، در 18هزارگزی جنوب غربی بیجار، و دوهزارگزی شمال حسین آباد گرگان ، در ناحیه ٔ تپه ماهور سردسیری واقعاست و 350 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات ، شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه بافی ، م...
-
جستوجو در متن
-
حسین آباد گرگان
لغتنامه دهخدا
حسین آباد گرگان . [ ح ُ س ِ دِ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار. واقع در 31هزارگزی شمال باختری خسروآباد و 2هزارگزی جنوب ندری . ناحیه ای است تپه ماهور و سردسیر. دارای 155 تن سکنه میباشد. کردی و فارسی زبانند. از چشمه مشروب میشود. م...
-
میلک
لغتنامه دهخدا
میلک . [ ل َ ] (اِ مرکب ) پارچه ای که از شهر نوشاد آرند. (غیاث ) (آنندراج ). پارچه ای است ستبر. (یادداشت لغت نامه ) : طبع صوفی کرد او را به میلکی خشنود کردند. (نظام قاری ص 140).میلک و میخک و کرباس و قدک در کارند.تا تو رختی به بر آری و به غفلت ندری . ...