کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نجمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نجمة
لغتنامه دهخدا
نجمة. [ ن َ ج َ م َ ] (ع اِ) قسمی گیاه است . (از المنجد). نَجْمة. || درختی است که گسترده بر سطح زمین میروید، و ابوحنیفه گوید ثَیِّل و نجمة و عِکْرِش یکی هستند. (اقرب الموارد) (از المنجد). رجوع به نجم شود.
-
نجمة
لغتنامه دهخدا
نجمة. [ ن َ م َ ] (ع اِ) نجم ، و هی اخص منه . (المنجد). کوکب . ستاره . رجوع به نجم شود.- النجمتان المزدوجتان ؛ آن دو کوکبی که گرد مرکز ثقل مشترکی می گردند. (المنجد).|| نوعی گیاه است . (المنجد) (منتهی الارب ). نَجَمة. (منتهی الارب ). بار درخت گز که گز...
-
قلعة نجمة
لغتنامه دهخدا
قلعة نجمة. [ ق َ ع َ ن َ م َ ] (اِخ ) در حلب واقع است . این قلعه و قلعه ٔ حمیص و راوندان برای دفع ارمن و تاتار بنا شده است . (نخبةالدهر دمشقی ص 206).
-
جستوجو در متن
-
اکرش
لغتنامه دهخدا
اکرش . [ ] (اِ) ثیل . نجمة. (یادداشت مؤلف ). اسم صنف اخیر ثیل است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
قلعه حمیص
لغتنامه دهخدا
قلعه حمیص .[ ق َ ع َ ؟ ] (اِخ ) در شام واقع است . (نخبة الدهر دمشقی ص 206). رجوع به قلعه ٔ نجمه و حمص و حمیص شود.
-
ریحانة
لغتنامه دهخدا
ریحانة. [رَ ن َ ] (اِخ ) ریحانه . نام مادر حضرت رضا علیه السلام ، امام هشتم شیعیان . که کنیزکی بود. (از مجمل التواریخ و القصص ). نام مادر حضرت را نجمه نوشته اند که بعد به «تکتم » و «طاهره » مسمی شده و ظاهراً این قول استوار نمی نماید. رجوع به منتهی ال...
-
ذوالنجمة
لغتنامه دهخدا
ذوالنجمة. [ ذُن ْ ن َ م َ ] (ع اِ مرکب ) خر. (منتهی الارب ). و در تاج العروس ذیل کلمه ٔ نجمة آمده است : و النجمه بالفتح و یحرک ... نبت معروف فی البادیة، قال ابوعبید: السرادیح اماکن لینة تنبت النجمة و النصی قال والنجمة شجرة تنبت ممتدة علی وجه الارض او...
-
طاهره
لغتنامه دهخدا
طاهره . [ هَِ رَ ] (اِخ ) لقب نجمه مادر امام هشتم علی بن موسی الرضا سلام اﷲ علیهما بوده است . میرخواند مینویسد: در کشف الغمة از هشام بن احمد که در سلک خواص کاظم انتظام داشت مروی است که گفت : روزی کاظم مرا مخاطب کرده ، فرمود که هیچ دانسته ای که از تجا...
-
نجم
لغتنامه دهخدا
نجم . [ ن َ ] (ع اِ) ستاره . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (السامی ) (برهان قاطع) (غیاث اللغات ) (دستوراللغة) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). کوکب . (اقرب الموارد) (المنجد). اختر. ج ، اَنجُم ، انجام ، نجوم ، نُجُم : همچو من در میان خلق ضعیف در میان نجوم نج...
-
جدی
لغتنامه دهخدا
جدی . [ ج ُ دَ ] (ع اِ) جُدَی ّ. جَدی . و آن همان ستاره ٔ معروف است که ریاضی دانان بجهت امتیاز بین آن و برج جدی آن را بضم جیم و فتح دال خوانند. (از غیاث اللغات ). و آن مقدمترین و بزرگترین ستاره از بنات النعش صغری و دو ستاره ٔ دیگر میان آن و نعش فاصله...
-
عکرش
لغتنامه دهخدا
عکرش . [ ع ِ رِ ] (ع اِ) گیاهی است ترش ، و آن آفتی است نخل را زیرا در ریشه ٔ آن میروید و آن را خشک میکند. یا آن «ثیل » است ، یا نوعی از گیاه گنگر، یا آن عشبه ٔ مقدسه ، یا هلسکی (بلسکی )، یا گیاهی است گسترده بر زمین که شکوفه ٔ باریک و تخم مانند ارزن و...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی الصفاری الخوارزمی . مکنی به ابوالفضل . محمدبن ارسلان گوید: وی از فضلاء خوارزم و بلغاء کتّاب آن ناحیت بود و او را اشعاری انیق و لطیف و رسائلی استادانه و خفیف است و رسائل وی را، ابوحفص عمربن الحسن بن المظفر الادیبی در پا...
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) لقب امام هشتم حضرت علی بن موسی بن محمدبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیه و علی آبائه آلاف التحیة و الثناء. (ناظم الاطباء). لقب علی بن موسی بن جعفر صادق بن محمدبن الحسین بن علی بن ابی طالب (ع ). (منتهی الارب ) . کنیه ٔ او ابوالح...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد الصخری الخوارزمی ، مکنی به ابوالفضل . ابومحمد محمودبن ارسلان در تاریخ خوارزم گوید: او یکی از مفاخر خوارزم است و در اواخر سال 406 هَ .ق . کشته شده است . وی ادیبی کامل و عالمی ماهر و کاتبی بارع و شاعری ساحر بود. و ابومن...