کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مأد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مأد
لغتنامه دهخدا
مأد. [ م َءْدْ ] (ع مص ) گوالیدن و جنبیدن نبات و ناویدن و سیراب شدن و روان گردیدن در آن . (از منتهی الارب )(آنندراج ) (از اقرب الموارد). || ناویدن شاخ نازک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (ص ) نرم و نازک از هر چیزی . (منتهی الارب )(آن...
-
واژههای مشابه
-
ماد
لغتنامه دهخدا
ماد. (اِ) مخفف مادر است که عربان والده و ام گویند. (برهان ). مخفف مادر است که «راء» حذف شده و گاه دال را حذف کنند ومار گویند یعنی مادر. (انجمن آرا) (آنندراج ). مادر. (از ناظم الاطباء). مادر.مادندر. (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به مادر شود.
-
ماد
لغتنامه دهخدا
ماد. (اِخ ) دولت ماد. پادشاهی ماد. سلسله ٔ پادشاهی ایرانی که قوم ماد آنرا در سال 705 ق .م . در ناحیه ٔ مادتشکیل داد. قبایل مختلف ماد در برابر تجاوزهای پی درپی پادشاهان آشور و از آنجمله وادانیراری سوم ، شلم نصر دوم ، شمسی اداد، تیگلات پالسر چهارم ، سا...
-
ماد
لغتنامه دهخدا
ماد. (اِخ ) مسکن قوم ماد. همین کلمه است که در پهلوی وپارسی (و نیز در تعریب ) «ماه » شده . بیرونی در کتاب الجماهر ص 205 نوشته : «ماه » عبارت است از زمین جبل و «ماهین » عبارتند از ماه بصره که دینور باشد و ماه کوفه که نهاوند باشد و اغلب بآن دو «ماه سبذا...
-
ماد
لغتنامه دهخدا
ماد. (اِخ ) نام قومی است آریایی ایرانی نژاد که در ابتدای قرن هفتم یاآخر قرن هشتم قبل از میلاد مسیح دولت ماد را تأسیس کردند و نخستین پادشاه این قوم دیوکس (708-655 ق .م ) و آخرین پادشاه آسیتاگس (584-550 ق .م ) است . این سلسله به دست کورش هخامنشی منقرض...
-
جستوجو در متن
-
مادی
لغتنامه دهخدا
مادی . (ص نسبی ) منسوب به ماد. مربوط به قوم ماد: هنرهای مادی . || از اهل ماد. از مردم ماد. (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به ماد (اِخ ) شود.
-
پانتالیان
لغتنامه دهخدا
پانتالیان . (اِخ )نام یکی از اقوام شش گانه ٔ شهری و ده نشین ماد است .
-
فراورتیش
لغتنامه دهخدا
فراورتیش . [ فْرا / ف ِ وَ ] (اِخ ) فرورتیش پادشاه ماد. رجوع به فرورتیش شود.
-
زاکروتی
لغتنامه دهخدا
زاکروتی . (اِخ ) شهر ماد و یا طائفه ٔ ساگارتا است . رجوع به زاگروتی شود.
-
جعل مادی
لغتنامه دهخدا
جعل مادی . [ ج َ ل ِ مادْ دی ] (ترکیب وصفی ) مقابل جعل معنوی . رجوع به جعل (اصطلاح حقوق ) شود.
-
مادیات
لغتنامه دهخدا
مادیات . [ مادْ دی یا ] (ع اِ)هرچیز که مادی باشد... (ناظم الاطباء). جسمیات . جسمانیات . مقابل مجردات . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
اری منا
لغتنامه دهخدا
اری منا. [ اِ م ِ ] (اِخ ) یکی از آخرین پادشاهان وان معاصر پادشاهی ماد در ایران . (ایران باستان ص 377).
-
بیریس
لغتنامه دهخدا
بیریس . (اِخ ) نام یکی از امرای ماد. رجوع به تاریخ کرد تألیف رشید یاسمی ص 76 شود.