کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صیغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اشتقاق اصغر
لغتنامه دهخدا
اشتقاق اصغر. [ اِ ت ِ ق ِ اَ غ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) امام رازی اشتقاق را به اصغر و اکبر تقسیم کرده و اشتقاق اصغر را بدین سان آورده است : اشتقاق اصغر مانند اشتقاق صیغ ماضی و مضارع و اسم فاعل و اسم مفعول و جز اینها از مصدر، و مراد از اشتقاق متداو...
-
بیهوده گوی
لغتنامه دهخدا
بیهوده گوی . [ دَ / دِ ] (نف مرکب ) بیهوده گو. هزال . بَذی ّ. هوب . هذاء: رجل هذاءة؛ مرد بسیار بیهوده گوی از بیماری یا خواب . صیغ؛ کذّاب بیهوده گوی سخن آرا. ابی العبر؛ بیهوده گوی فسوس کننده . (منتهی الارب ) : شاعر که دید با قد کاونجک بیهوده گوی و نحس...
-
حرف تخصیص
لغتنامه دهخدا
حرف تخصیص . [ ح َ ف ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شمس قیس گوید: راء و الفی است که دراواخر اسامی معنی تخصیص دهد چنانکه او را و شما را و اسب را و جامه را. (المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 155). رجوع به «را» در همین لغت نامه شود. و در ص 177 زیر عنوان ح...
-
علی کرکی
لغتنامه دهخدا
علی کرکی . [ ع َ ی ِ ک َ رَ ] (اِخ ) ابن حسین بن عبدالعالی کرکی عاملی . مشهور به محقق ثانی ، و محقق کرکی ، و شیخ علائی ، و مولی مروج . فقیه بود و در 29 ذی حجه ٔ سال 940 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1- جامع المقاصدفی شرح القواعد، در فقه . 2- حاشیه بر ش...
-
تثنیة
لغتنامه دهخدا
تثنیة. [ ت َ ن ِ ی َ ] (ع مص ) بدو کردن . (تاج المصادر بیهقی ).دو تا کردن . (زوزنی ) (آنندراج ). دو گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تثنیه عنق ؛ خم کردن گردن را. || بدو نسبت کردن . || دوم گردانیدن . || ثنا کردن بر. (منتهی الارب ) (ناظم ال...
-
ترزفان
لغتنامه دهخدا
ترزفان . [ ت َزَ ] (ص مرکب ) ترجمان ، یعنی شخصی که لغتی را از زبانی بزبان دیگر بیان کند. (برهان ). ترجمان . (فرهنگ جهانگیری ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). ترزبان . (ناظم الاطباء). کسی که لغتی را به لغتی دیگر تقریر نماید برای فهمانیدن کسی ، و بعربی ت...
-
ثلاثی
لغتنامه دهخدا
ثلاثی . [ ث ُ ثی ی ] (ع ص نسبی ) سه حرفی (کلمه ) و صیغ اسماء ثلاثی در عربی ده است : فلس . فرس . کتف . عضد. حبر. عنب . ابل . قفل . صرد.عنق . || منسوب به ثلثة. || و در کشاف اصطلاحات الفنون آمده است : بضم ّ ثاء مثلَّثه ، نزد علماء صرف عبارت است از اسم ی...
-
غامی
لغتنامه دهخدا
غامی . (ص ) ضعیف و نحیف و ناتوان . (برهان ). ناتوان . (اوبهی ). ناتوان و ضعیف و لاغر. (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). در فرهنگ رشیدی نیز آمده است : غامی یعنی ناتوان و ضعیف : استه و غامی شدم ز درد جدائی هامی و وامی شدم ز خستن مهرب رنگ رخ من چو غمروات ...
-
مریدن
لغتنامه دهخدا
مریدن . [ م ُ دَ ] (مص ) مردن . این مصدر مستعمل نیست لیکن بعض صیغ آن جداگانه یا با پیشوند متداول است . کلمه را به کسر اول نیز توان گرفت که مخفف «میریدن » باشد : درختی گشن بیخ و بارش خرد کسی کوچنان برخورد کی مرد؟ دقیقی .برخواب و خورد فتنه شدستند خرس و...
-
حرف صفت
لغتنامه دهخدا
حرف صفت . [ ح َ ف ِ ص ِ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شمس قیس گوید: دال و الف و راء است که در اواخر بعضی اسامی معنی صفت دهد، چنانکه آبدار و تابدار و پایدار و همچنین جاندار و پرده دار و راه دار. (المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 168). رجوع به «دار» شود....
-
ذ
لغتنامه دهخدا
ذ. (حرف ) حرف نهم است از حروف الفبای عرب و یازدهم از الفبای فارسی و بیست و پنجم از حروف ابجد و در حساب جمّل آن را به هفتصد دارند. و نام آن ذال است و گاه برای استواری ضبط ذال معجمة گویند و آن از حروف روادف و شمسیّة و ارضیة یا ترابیة و مصمته و نیز از ح...
-
اسم مکان
لغتنامه دهخدا
اسم مکان . [ اِ م ِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اسم مکان ، اسمی است که دال بر مکان و محل باشد. در فارسی برای ساختن اسم مکان یکی از ادات ذیل را افزایند:1- گاه : کمینگاه ، رزمگاه ، بزمگاه ، جایگاه ، پایگاه : داغگاه شهریار اکنون چنان خرم شودکاندرو از...
-
اشتقاق کبیر
لغتنامه دهخدا
اشتقاق کبیر. [ اِ ت ِ ق ِ ک َ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اشتقاق کبیر آن است که دو کلمه در حروف با هم متحد باشند ولی در ترتیب موافق نباشند، مانند «جبذ» از «جذب ». (از کشف الظنون ). و جرجانی آرد: اشتقاق کبیر آن است که بین دو لفظ فقط در لفظ و معنی تناسب ب...
-
اشتقاق اکبر
لغتنامه دهخدا
اشتقاق اکبر. [ اِ ت ِ ق ِ اَ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هرگاه دو کلمه در بیشتر حروف با هم موافق باشند و در بقیه ٔ حروف نیز تناسب آنها محفوظ باشد، آنرا اشتقاق اکبر خوانند، مانند نعق از نهق . و برحسب رای امام رازی اشتقاق اکبر آن است که لفظ مرکب از ح...
-
عسل
لغتنامه دهخدا
عسل . [ ع َ س َ ] (ع اِ) انگبین . (منتهی الارب ) (دهار). شهد. (غیاث اللغات ). لعاب زنبور عسل ، مذکر و مؤنث آید و تذکیر آن بیشتر است . (از اقرب الموارد). شَوب . تصغیر آن عُسَیلة است . (دهار). أری . طِرم . مجاج النحل . ج ، أعسال ، عسل [ ع ُ / ع ُ س ...