کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توازنبخش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
توازن
لغتنامه دهخدا
توازن . [ ت َ زُ ] (ع مص ) به همسنگ آمدن . (زوزنی ). هم سنگ شدن . (دهار). برابر و هم سنگ شدن دو چیز. (آنندراج ). هموزن شدن و همدیگر سنجیده گرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). هم سنگی . معادله . سنجیدن . سنجش . بهم سنجیدن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا...
-
بخش
لغتنامه دهخدا
بخش . [ ] (ع مص ) سوراخ کردن . گود کردن . نفوذ کردن . (از دزی ج 1 ص 55).
-
بخش
لغتنامه دهخدا
بخش . [ ب َ ] (اِ) حصه و بهره . (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرا). بهره و حصه و قسمت و نصیب . (ناظم الاطباء). حصه ٔ مردم و قسمت . برخ . بهر. بهره . (از شرفنامه ٔ منیری ). حصه و نصیب . (غیاث اللغات ). سهم . قسم . قسمت . رسد. جزء. پاره . بعض . قطعه ....
-
بخش
لغتنامه دهخدا
بخش . [ ب َ / ب ُ ] (ع اِ) ج ، بخوش ، ابخاش . سوراخ . حلقه ٔطناب . حفره (سوراخی در زمین ). (از دزی ج 1 ص 55).
-
بخش بخش
لغتنامه دهخدا
بخش بخش . [ ب َ ب َ ] (اِ مرکب ) پاره پاره . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). حصه حصه و بهره بهره . (ناظم الاطباء).- بخش بخش کردن ؛ قسمت کردن . (ناظم الاطباء). تجزیه کردن . (یادداشت مؤلف ).
-
علم بخش
لغتنامه دهخدا
علم بخش . [ ع َ ل َ ب َ ] (نف مرکب ) بخشنده ٔ علم . آنکه درفش و اختر بخشد. || (اِ مرکب ) کنایه از قسمت و حصه و بخشی است از غنایم ، که به سپاهیانی که در زیر علم حاضر بوده اند، دهند. (برهان قاطع) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
-
کام بخش
لغتنامه دهخدا
کام بخش . [ ب َ ] (نف مرکب ) مرادبخش . (آنندراج ). عطاکننده ٔ تمتع و شادمانی از روی میل . (ناظم الاطباء).
-
گناه بخش
لغتنامه دهخدا
گناه بخش . [ گ ُ ب َ ] (نف مرکب ) بخشنده ٔ گناه . کسی که از گناه دیگری درمیگذرد. || کنایه از خداوند.
-
گنج بخش
لغتنامه دهخدا
گنج بخش . [ گ َ ب َ ] (نف مرکب ) کنایه از جوانمرد و بسیار بخش . (آنندراج از بهار عجم ). سخی . کریم . مسرف .خراج . (ناظم الاطباء). آنکه گنج می بخشد : از آن عادت شریف از آن دست گنج بخش از آن رای تیزبین از آن گرز گاوسار. فرخی .خنیده به کلک و ستوده به تی...
-
گنده بخش
لغتنامه دهخدا
گنده بخش . [ گ َ دَ ب َ ] (اِخ ) دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل که در 21000 گزی شمال باختری سرکوهه و 13000 گزی شوسه ٔ زاهدان به زابل واقع شده است . هوای آن معتدل و سکنه اش 300تن است . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات...
-
گنه بخش
لغتنامه دهخدا
گنه بخش . [ گ ُ ن َه ْ ب َ ] (نف مرکب ) آمرزنده . غفار. غفور. گنه بخشای : توانا و دانا به هر بودنی گنه بخش بسیاربخشودنی .نظامی .
-
کلاغ بخش
لغتنامه دهخدا
کلاغ بخش . [ ک َ ب َ ] (اِ مرکب )از کلاغ بمعنی غراب و بخش بمعنی سهم و حصه ترکیب شده «سهم کلاغ » حصه ٔ کلاغ . میوه ای که پس از درودن و زدن وحصاد اثمار بر درخت ماند و آن را در شهمیرزاد، وج ِ کو (بچه کوب ) گویند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
نضارت بخش
لغتنامه دهخدا
نضارت بخش . [ ن َ رَ ب َ ] (نف مرکب ) طراوت بخش . تازگی بخش . که شکفتگی و تازگی و سرسبزی دهد : مواهبش بسان مواهب سحاب نضارت بخش بساتین . (حبیب السیر ج 3 ص 2). نسیم لطف دلفروزش نضارت بخش ریاض امید ستم رسیدگان . (حبیب السیر ج 3 ص 362).
-
نواله بخش
لغتنامه دهخدا
نواله بخش . [ ن َ ل َ / ل ِ ب َ ] (نف مرکب ) روزی رسان . کریم .
-
نشوه بخش
لغتنامه دهخدا
نشوه بخش . [ ن َش ْ وَ / وِ ب َ ] (نف مرکب ) مستی آورنده . || سرور و خوشحالی آورنده . (ناظم الاطباء).