کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعتیاد به نوشیدن الکل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اعتیاد داشتن
لغتنامه دهخدا
اعتیاد داشتن . [ اِ ت ِ ت َ ] (مص مرکب ) خو گرفتن . عادت داشتن . چیزی را پیاپی خواستن .
-
جستوجو در متن
-
الکل سفید
لغتنامه دهخدا
الکل سفید. [ اَ ک ُ ل ِ س ِ ] (ترکیب وصفی ) رجوع به «الکل » و «الکل اتیلیک » شود.
-
الکل بوتیلیک
لغتنامه دهخدا
الکل بوتیلیک . [ اَ ک ُ ] (ترکیب وصفی ) از اقسام الکل . این الکل بفرمول C4H10Oدارای چهار ایزومر است که همه ٔ آنها شناخته شده اند:الکل بوتیلیک معمولی ، الکل بوتیلیک نوع دوم ، الکل ایزو بوتیلیک و الکل بوتیلیک نوع سوم . برای تفصیل رجوع به شیمی مختصر آلی...
-
الکل سنج
لغتنامه دهخدا
الکل سنج . [ اَ ک ُ س َ ] (اِ مرکب ) یا الکومتر و یا الکلومتر ، آلتی است درجه دار شبیه به ترمومتر که برای تعیین مقدار الکل در مشروبات بکار میرود. این آلت در آب خالص صفر و در الکل مطلق 99 درجه را نشان میدهد. دکتر جنیدی آرد: الکل سنج اسبابی است که برای...
-
آلکل
لغتنامه دهخدا
آلکل . [ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) (از عربی ِ اَلکُحل ) اَلْکُل . جوهر. جوهَر شراب . و رجوع به الکل شود.
-
الکلومتر
لغتنامه دهخدا
الکلومتر. [ اَ ک ُ ل ُ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) الکل سنج . رجوع به الکل سنج و الکومتر شود.
-
الکومتر
لغتنامه دهخدا
الکومتر. [ اَ ک ُ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) الکل سنج . رجوع به الکل سنج و الکلومتر شود.
-
الکل آمیلیک
لغتنامه دهخدا
الکل آمیلیک . [ اَ ک ُ ] (ترکیب وصفی ) از اقسام الکل . این الکل دارای هشت ایزومراست که مهمترین آنها بدین قرار است : 1 - الکل ایزوآمیلیک که به حالت آزاد به شکل اترسل در اسانس بابونه و همچنین در قسمت اعظم فوزل الکل سیب زمینی در مجاورت a متیل بوتانل چپ ...
-
نوشدن
لغتنامه دهخدا
نوشدن . [ ش ِ دَ ] (مص ) نوشیدن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نوشیدن شود.
-
نانوشیدن
لغتنامه دهخدا
نانوشیدن . [ دَ ] (مص منفی ) نیاشامیدن . مقابل نوشیدن . رجوع به نوشیدن شود.
-
تمزر
لغتنامه دهخدا
تمزر. [ ت َ م َزْ زُ ] (ع مص ) باقی شیر دوشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). تمصر. (اقرب الموارد). || یک یک مکیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مکیدن . (تاج المصادر بیهقی )(ناظم الاطباء). تمصص و اندک نوشیدن شیر. (از اقرب الموارد). || ...
-
الکل آلیلیک
لغتنامه دهخدا
الکل آلیلیک . [ اَ ک ُ ] (ترکیب وصفی ) مهمترین الکل اتیلنیک زنجیری است . رادیکال آلیلیک در اغلب اسانسهای نباتی پیدا میشود و همچنین مقدار بسیاری در تقطیرچوب هست . رجوع به شیمی مختصر آلی پریمن ص 213 شود.
-
لاجرعه
لغتنامه دهخدا
لاجرعه . [ ج ُ ع َ ] (ع ق مرکب ) بدون آشام .- لاجرعه نوشیدن یا لاجرعه آشامیدن و یا لاجرعه بسر کشیدن ؛ آشامیدن مایع ظرفی تاقطره ٔ آخر به یکدم . به یکباره نوشیدن هر چیز که در ظرف باشد. تمام نوشیدن مظروفی را. همه ٔ مظروف را یکباره نوشیدن . یکبارگی همه ...
-
هفت هفت
لغتنامه دهخدا
هفت هفت . [ هََ هََ / هَُ هَُ ] (اِ صوت ) صدای جرعه جرعه نوشیدن آب ، دم به دم نوشیدن . (یادداشت مؤلف ): ذلج ؛ هفت هفت نوشیدن آب را. (منتهی الارب ).