لاجرعه . [ ج ُ ع َ ] (ع ق مرکب ) بدون آشام .
- لاجرعه نوشیدن یا لاجرعه آشامیدن و یا لاجرعه بسر کشیدن ؛ آشامیدن مایع ظرفی تاقطره ٔ آخر به یکدم . به یکباره نوشیدن هر چیز که در ظرف باشد. تمام نوشیدن مظروفی را. همه ٔ مظروف را یکباره نوشیدن . یکبارگی همه نوشیدن آنچه در پیاله باشد بی آنکه دم گرفته اندک اندک نوشند. (غیاث ) :
جان از خمار رشک ، ظهوری بلب رسید
کو رطل بزم هجر که لاجرعه سرکشم .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.