کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصباء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصباء
لغتنامه دهخدا
اصباء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِصبا. بادهای برین . (از منتهی الارب ) (قطر المحیط).
-
اصباء
لغتنامه دهخدا
اصباء. [ اِ ] (ع مص ) اصباء نجم ؛ برآمدن ثریا. (منتهی الارب ) (آنندراج ). برآمدن ثریا ودندان . (تاج المصادر بیهقی ). برآمدن ستاره . (زوزنی ). برآمدن دندان . (زوزنی ). اصباء سُم و دندان و ستاره ؛ برآمدن آن . (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || انگشت نهادن...
-
واژههای همآوا
-
اسباء
لغتنامه دهخدا
اسباء. [ اِ ] (ع مص ) نرم شدن دل بر. شیفته و مایل گشتن به . شیفته و مایل کاری گردیدن : اسباء علی الشی ٔ. (منتهی الارب ). || فروتنی کردن : اسباء لامراﷲ. (منتهی الارب ).
-
اسباع
لغتنامه دهخدا
اسباع . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ سُبع. هفت یکها.- اسباع قرآن ؛ هفت سُبع.قراء قدیم قرآن را هفت قسمت کرده در هر روز یک سُبعو هر هفته یک بار قرآن را ختم میکرده اند : زین سحرسحرگهی که رانم مجموعه ٔ هفت سُبع خوانم . نظامی .اگر خود هفت سُبع از بر بخوانی چو آشفتی...
-
اسباع
لغتنامه دهخدا
اسباع . [ اِ ] (ع مص ) هفت عدد شدن قوم . هفت شدن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). || هفتم به آب آمدن اشتر. || هفت ماهه زادن . (تاج المصادر بیهقی ). || صاحب رمه ٔ گرگ درآمده شدن . || به دایه دادن بچه را. (منتهی الارب ). فرزند فرا دایه دادن . (تا...
-
جستوجو در متن
-
دل بردن
لغتنامه دهخدا
دل بردن . [ دِ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) شیفته و عاشق خود کردن . دل ربودن . دلربائی کردن . اصباء. تَصَبّی . تَهنید. (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) : دلم ببردی جان هم ببر که مرگ به است ز زندگانی اندرشماتت دشمن . فرخی .میی کو مرا ره به منزل بردهمه دل برند او غم...
-
ناک
لغتنامه دهخدا
ناک . (پسوند) پسوند اتصاف است ، پهلوی : ناک . این پسوند با الحاق به اسماء یا به بن کلمات فعلی ، تشکیل صفت میدهد. از این قبیل است : خشمناک ، ترسناک ، دردناک ، شرمناک ، پرهیزناک و آموزناک . این پسوند از پهلوی آمده و به نظر می رسد که مرکب باشد از پسوند ...