کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أَمَانِيّ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
امانی
لغتنامه دهخدا
امانی . [ اَ ] (اِخ ) از زنان سخنور قرن یازدهم هجری و کنیز زیب النساء بود. رجوع به زنان سخنور ج 3 ص 59 و فرهنگ سخنوران شود.
-
امانی
لغتنامه دهخدا
امانی . [ اَ ] (اِخ ) شاعری عثمانی . از مردم استانبول بود. رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
-
امانی
لغتنامه دهخدا
امانی . [ اَ ] (اِخ ) میرزا امان اﷲ متخلص به امانی و مخاطب به خانزمان پسر مهابت خان از شاعران قرن یازدهم بشمار میرفت پدرش مهابت خان از امرای شاهجهان بود. امانی نیز پس از وفات پدر درسلک منصب داران دربار وی بود. صاحب سفینه ٔ خوشگو نویسد: در نظم و نثر و...
-
امانی
لغتنامه دهخدا
امانی . [ اَ ] (ع ص نسبی ) منسوب به امانت . (آنندراج ). امانتی . (فرهنگ فارسی معین ). هر ملکی که بطور امانت بکسی واگذار شده باشد بدون اجازه . (ناظم الاطباء). املاک خالصه ٔ سرخس را اجازه نداده اند و امانی عمل میکنند. (یادداشت مؤلف ). || گرو و رهن . (...
-
امانی
لغتنامه دهخدا
امانی . [ اَ نی ی ] (ع اِ) ج ِ اُمنِیَّة آرزوها. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). مرادها. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). خواهشها. (از ناظم الاطباء) : بزی با امانی و حور قبایی برود غوانی و لحن اغانی . منوچهری .در دل مدار نقش امانی که شرط نیست ...
-
امانی اصفهانی
لغتنامه دهخدا
امانی اصفهانی . [ اَ ی ِ اِ ف َ ] (اِخ ) از شاعران قرن دهم هجری بود. رجوع به منتخب التواریخ عبدالقادر بداونی ج 3 ص 184 و شمع انجمن ص 57 و هفت اقلیم ومآثر رحیمی ج 3 ص 1400 و 1406 و فرهنگ سخنوران شود.
-
امانی دهلوی
لغتنامه دهخدا
امانی دهلوی . [ اَ ی ِ دِ ل َ ] (اِخ ) رجوع به امان اﷲ دهلوی شود.
-
امانی کابلی
لغتنامه دهخدا
امانی کابلی . [ اَ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) (میر...) شاعری از سادات کابل بود. در سال 981 هَ . ق . در زمان اکبرشاه به هندوستان رفت و در سال 1047 هَ . ق . در شهر جونپور درگذشت . وی در ماده تاریخ گفتن استاد بود، از اوست :سینه چاک است و جگر ریش و دل افکار مراکرد...
-
امانی کرمانی
لغتنامه دهخدا
امانی کرمانی . [ اَ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) ملاعبداﷲ... متخلص به گویا از شاعران قرن یازدهم هجری بود. وی به هندوستان رفت در نزد میر جمله ٔ شهرستانی تقرب یافت و مکنتی بهم رسانید و به اصفهان برگشت . دیوانش شامل ده هزار بیت است و بقول صاحب صبح گلشن شیرین زبان و...
-
امانی مازندرانی
لغتنامه دهخدا
امانی مازندرانی . [ اَ ی ِ زَ دَ ] (اِخ ) از شاعران قرن یازدهم هجری و مؤلف کتاب دستورالشعراء بود و در سال 1061 هَ . ق . درگذشت . (از تاریخ ادبیات ادوارد براون ترجمه ٔ رشید یاسمی ص 167 و 172) (الذریعة قسم 1 از جزء9ص 95) (فرهنگ سخنوران ). و نیز رجوع ب...
-
امانی هروی
لغتنامه دهخدا
امانی هروی . [ اَ ی ِ هَِ رَ ] (اِخ ) میرزا... مشهور به میر میخچه . از شاعران قرن دهم هجری بود و در 981 هَ . ق . در گذشت . ماده تاریخ زیر از اوست که در مرگ سلطان جغتای (953) گفته است :سلطان جغتا بود گل گلشن خوبی ناگه سوی رضوان اجلش راهنمون شدتاریخ وی...
-
امانی همدانی
لغتنامه دهخدا
امانی همدانی . [ اَ ی ِ هََ م َ ] (اِخ ) از شاعران قرن دهم بود. این دو بیت از اوست :زهر چشمت نه چنان چاشنیی داد مراکه رود لذتش از خاطر ناشاد مرا.آویخته از دار بلا باز سری چندظاهر شده زان غمزه ٔ خونی اثری چند.(از مجمعالخواص تألیف صادقی ص 271) (الذریع...
-
امانی بایبورتی
لغتنامه دهخدا
امانی بایبورتی . [ اَ ی ِ ] (اِخ ) (محمد بیک ) از اهل بایبورت و مردی عابد و صالح و پرهیزگار بوده و بمطالعه علاقه داشته است . وقتی حاکم یزد بوده و اشعارش را بر صادقی کتابدار شاه عباس کبیر می خوانده است . بیتی از اشعار ترکی او در مجمعالخواص نقل شده است...
-
جستوجو در متن
-
گداصورت
لغتنامه دهخدا
گداصورت . [ گ َ / گ ِ رَ ] (ص مرکب ) پست فطرت . لئیم . خسیس . کسی که خود را بظاهر بی چیز نشان دهد : بس گداصورت ِ همت عالی جیبش از نقد امانی خالی .جامی .