کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
yolk پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
yolk
/yōk/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
yolk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زرده، زرده تخم مرغ، محتویات نطفه
-
واژههای مشابه
-
yolks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زرده، زرده تخم مرغ، محتویات نطفه
-
egg yolk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زرده تخم مرغ
-
egg-yolk agar
آگار زردۀ تخممرغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] محیط کشت حاوی زردۀ تخممرغ که در آن به دلیل آبکافت لسیتین هالهای در اطراف پَرگَنهها ایجاد میشود
-
yoke line, yoke lanyard, yolk line, steering line
طناب یوغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] در قایقهای کوچک، هریک از طنابهایی که به یوغ وصل میشود تا تکان دادن سکان بهسهولت صورت گیرد