کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
wracked پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
wracked
دیکشنری
خراب شده
فعل
wrack
خرد و متلاشی شدن
ruin, destroy, take down, wreck, pull down, muck
خراب کردن
fall, wrack
ویران شدن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
wracked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراب شده، خرد و متلاشی شدن، خراب کردن، ویران شدن
-
واژههای مشابه
-
wrackful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناک
-
wracks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دزدان دریایی، کشتی شکستگی، خرابی، بدبختی، اشغال سبزی، خرد و متلاشی شدن، خراب کردن، ویران شدن
-
wracking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرت زدن، خرد و متلاشی شدن، خراب کردن، ویران شدن
-
grass wrack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چمن زدن
-
sea wrack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان دریایی