کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
wounds پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
wounds
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
wounds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زخم ها، زخم، جراحت، جریحه، خستگی، ضرر، مجروح کردن، زخم زدن، خلیدن
-
واژههای مشابه
-
wounded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجروح، جریحه دار، خسته
-
fire wound
زخم آتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] آسیب یا زخم تازه یا درحالترمیم در لایۀ زایندۀ گیاهان چوبی
-
blighty wound
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زخم ضعیف
-
wound up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زخمی شد، پایان یافتن، منتج بهنتیجه شدن، پایان دادن
-
flesh wound
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوشت زخم
-
raw wound
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زخم خام
-
wound healing
التیام زخم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] بازگشت یک زخم به وضعیت سلامت
-
wounded in action, WIA
مجروح جنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فردی که براثر عوامل بیرونی، مانند ترکش بمب و خمپاره، در میدان رزم، و نه در اقدامات تروریستی، مجروح شود
-
scarification 2, soil wounding
زمینخراشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] از بین بردن مکانیکی گیاهان رقیب یا واریزهها و چوبماندهای مزاحم یا زیرورو کردن سطح خاک برای بهبود شرایط بازجنگلکاری