کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
wood block پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
wood block
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
wood block
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطعه چوب، قاب چوبی سقف و کف اتاق
-
واژههای مشابه
-
woods
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنگل
-
wooded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنگلی، پوشیده شده از درخت، خیلی انبوه
-
wooding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چوب برداشتن، الوار انباشتن، درخت کاری کردن
-
wood/ woods
درختزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مجموعهای طبیعی از درختان که در مقایسه با جنگل درختانی کوتاهتر و پراکندهتر داشته باشد
-
green wood, fresh wood, damp wood
چوب تر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] چوب درخت زنده یا درختی که تازه قطع شده و هنوز رطوبت خود را از دست نداده است
-
adult wood, mature wood, outer wood
رسیدهچوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] همۀ بافت چوبی بیرون هستۀ جوانچوب که در آن یاختهها ازنظر ابعاد و ساختار کاملاً تکامل یافتهاند
-
juvenile wood, core wood, immature wood, juvenile core, pith wood
جوانچوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] هستۀ داخلی بافت چوبی اطراف مغزه (pith) که در آن یاختهها ازنظر ابعاد یا ساختار به حد نهایی تکامل خود نرسیدهاند
-
wood preservative
مادۀ نگهدارندۀ چوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مادهای شیمیایی یا ترکیبی از مواد شیمیایی که چوب را به آن آغشته میکنند تا در برابر حملۀ اندامگانهای مخرب مقاوم شود
-
wood preservation
نگهداری چوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] استفاده از فنّاوری برای پیشگیری از تخریب چوب بهوسیلۀ اندامگانهای زنده و حریق
-
wood worm
کرم چوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اصطلاحی عمومی برای کرمینۀ (larva) انواع حشراتی که در حفرههای ایجادشده در چوب زندگی میکنند
-
wood chimes
جَرَنگۀ چوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مجموعهای از خودصداهای دارای کوک، از جنس چوب
-
spring wood
چوب بهاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← پیشینچوب
-
autumn wood
چوب پاییزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← پسینچوب