کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
witness پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
witness
/ˈwitnis/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
witness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاهد، گواه، شهادت، گواهی، مدرک، شهادت دادن، دیدن، گواه بودن بر
-
واژههای مشابه
-
witful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عاقلانه
-
wittings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ویتامین ها
-
witnessing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاهد، مشاهده
-
witnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاهدان، شاهد، گواه، شهادت، گواهی، مدرک، شهادت دادن، دیدن، گواه بودن بر
-
wit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بذله گویی، هوش، لطافت طبع، قوه تعقل، دانستن، سامان، اموختن
-
to wit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به شوخ طبعی، بعبارت دیگر، یعنی
-
witness corner
گوشۀ شاهد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای علامتگذاریشده بر روی زمین سفت با فاصله و راستای اندازهگیریشده از گوشهای که خودِ آن را نمیتوان بهطور دائم علامتگذاری کرد
-
adverse witness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاهد ناگوار
-
slow-witted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهسته آهسته، کند ذهن
-
hostile witness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاهد خصمانه
-
dim-witted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کم اهمیت، کودن، کند ذهن
-
expert witness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متخصص شاهد
-
character witness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخصیت شاهد