کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
windowed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
windowed
/ˈwindōd/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
windowed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پنجره، پنجره دار کردن
-
واژههای مشابه
-
windowing
پنجرهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] تقسیم یک صفحه به مجموعهای از پنجرهها
-
windowing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پنجره، پنجره دار کردن
-
window
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پنجره، دریچه، ویترین، روزنه، پنجره دار کردن
-
Windows
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پنجره ها، پنجره، دریچه، ویترین، روزنه، پنجره دار کردن
-
window lift, window regulator
شیشهبالابر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] سازوکاری برقی یا دستی برای بالا و پایین کردن شیشۀ کناری
-
electric window, power window
شیشۀ برقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] شیشۀ کناری که با موتور برقی به بالا و پایین کشیده میشود
-
rear window, backlight, back window
شیشۀ عقب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] شیشۀ یکپارچۀ بزرگ در عقب خودرو
-
ticket office window, ticket window
باجۀ بلیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] محل یا اتاقک فروش بلیت
-
window weatherstrip
نوار آببندی شیشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار] نوار لاستیکی یا پلاستیکی که برای آببندی دور شیشۀ کناری خودرو به کار میرود
-
windowed cast
گچ دریچهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] گچی که دریچهای از آن برداشته شود تا محل زخم یا جراحی دیده شود
-
transfer window
مهلت انتقال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازۀ زمانی معینی که برای نقلوانتقال بازیکنان در نظر گرفته میشود
-
window 1
پنجره 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] محدودهای مستطیلشکل در پرده که نمایندۀ کار معینی است
-
optical window
پنجرۀ اپتیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] 1. قطعهای شیشهای یا از هر مادۀ شفاف دیگر که از آن برای گذر نور به سامانۀ اپتیکی استفاده شود 2. هر ناحیۀ مشخصی از طیف الکترومغناطیس که بهمنظور خاصی انتخاب شود متـ . پنجرۀ نوری