کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
wife پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
wife
/wīf/
دیکشنری
همسر
اسم
woman, female, wife, distaff, carline
زن
lady, wife, madam, mistress, dame, missy
خانم
wife, spouse, lady, wedlock
زوجه
wife, moiety, ranee, spouse
عیال
bed, footman, mattress, servant, lackey, wife
فراش
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
wife
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همسر، زن، خانم، زوجه، عیال، فراش
-
واژههای مشابه
-
wifes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
wifes
-
wifely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با شکوه، زنانه، در خور زنان، مثل زوجه، دارای نگاه زنانه
-
wifing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
wifing
-
pudding-wife
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پودینگ همسر
-
ex-wife
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همسر سابق
-
trophy wife
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همسر جوان و خوشگل
-
man and wife
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرد و همسر