کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
white-footed mouse پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
white-footed mouse
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
white-footed mouse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موش سفیدپوست
-
واژههای مشابه
-
foot
پایه 6
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] یک یا چند هجا که با توجه به الگوی تکیه یا کمیت یک واحد ضرب/ وزن (rhythm) را تشکیل میدهد
-
footing
پِی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] عضوی از سازه که بار دیوار یا ستون را به خاک منتقل کند
-
footing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه، وضع، جای پا، پایه ستون
-
footings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه ها، وضع، جای پا، پایه ستون
-
footed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست و پا زدن، پرداختن مخارج، پا زدن
-
foots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه، پرداختن مخارج، پا زدن
-
foot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پا، فوت، قدم، دامنه، پاچه، هجای شعری، پرداختن مخارج، پا زدن
-
whiteness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفید بودن
-
whites
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیدپوستان، لباس های سفید
-
whiting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نهنگ، سفیداب، سپیداب، پودر گچ، ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
-
white
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفید، سفیدی، خنگ
-
white mould/ white mold
کپک سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بیماری قارچی ناشی از اسکلروتینیا اسکلروتیوروم (Sclerotinia sclerotiorum) که نشانۀ ویژۀ آن تشکیل پوشش سفید جُلینهای بر روی قسمتهای هوایی گیاه است
-
foot region
ناحیۀ پا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای از اندام پایینی که بین مچ و انتهای انگشتان پا قرار دارد