کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
white paper پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
white paper
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
white paper
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاغذ سفید، گزارش هیئت دولت، نامه سفید، کتاب سفید
-
واژههای مشابه
-
whiteness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفید بودن
-
whites
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیدپوستان، لباس های سفید
-
whiting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نهنگ، سفیداب، سپیداب، پودر گچ، ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
-
white mould/ white mold
کپک سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بیماری قارچی ناشی از اسکلروتینیا اسکلروتیوروم (Sclerotinia sclerotiorum) که نشانۀ ویژۀ آن تشکیل پوشش سفید جُلینهای بر روی قسمتهای هوایی گیاه است
-
white goods
لوازم خانگی اسقاطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] لوازم خانگی و بعضاً صنعتی بزرگ فرسوده، مانند اجاق و یخچال و ماشین لباسشویی
-
white light
نور سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ترکیبی از تابشهای تکفام با نسبتهایی که سبب میشود مجموعۀ تابش بیرنگ به نظر برسد
-
white ice
یخ سپید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یخی که ظاهر سفید آن ناشی از وجود حباب در داخل یخ است
-
white hat
کلاهسفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] رخنهگری که برای پیشگیری از عملیات غیرقانونی، مانند ورود غیرمُجاز به شبکههای رایانهای، به کار گرفته میشود
-
white flour
آرد سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آردی که بخش اعظم آن از دروندانۀ گندم تشکیل شده است
-
white propaganda
تبلیغات سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تبلیغاتی که از سوی منبع مشخص و معتبر منتشر میشود و همان منبع مسئولیت آن را میپذیرد
-
white rust
زنگ سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ← لکۀ انبارش مرطوب
-
white biotechnology
زیستفنّاوری سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] شاخهای از زیستفنّاوری که در آن از عوامل زیستی مانند میکربها و یاختهها برای تولید صنعتی فراوردههای زیستشیمیایی مانند زیمایه استفاده میشود متـ . زیستفنّاوری صنعتی industrial biotechnology
-
white buran
سپیدبوران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← بوران