کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
whipping top پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
whipping top
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
whipping top
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلاق بالا، فرموک
-
واژههای مشابه
-
whips
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلاق زدن، شلاق، تازیانه، ضربهیا تکانشلاقی، ضربهناگهانی و شدید، حرکت تند و سریع و با ضربت، تازیانه زدن
-
whip
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلاق زدن، شلاق، تازیانه، ضربهیا تکانشلاقی، ضربهناگهانی و شدید، حرکت تند و سریع و با ضربت، تازیانه زدن
-
whippings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نهنگ ها، شلاق زنی، ضربت اهسته و سبک با شلاق، نخ تابیده مخصوص تازیانه پیچی
-
whipped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلاق زدن، تازیانه زدن
-
whipping 1, whipping twine
سربند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نخی ساده یا جفترشته و موماندود که برای جلوگیری از باز شدن رشتههای طناب از یکدیگر به دور سر طناب میبندند
-
whipping 2, whip 2
سربندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تاباندن سربند به دور سر طناب برای جلوگیری از باز شدن رشتههای طناب از یکدیگر
-
plain whipping, common whipping, temporary whipping, simple whipping
سربندی ساده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سادهترین نوع سربندی که در آن رشتهای نازک را برای استفادۀ موقت به دور طناب اصلی میپیچند
-
sailmaker's whipping
سربندی بادبانساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← سربندی دوخته
-
French whipping
سربندی فرنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی سربندی که در آن ابتدا ضمن پیچیدن نخستین حلقۀ سربند به دور طناب یک سر سربند را گره میزنند و باقیماندۀ آن را در زیر حلقههای بعدی که هر بار با نیمگره زدن سر دیگر حاصل میشود پنهان میکنند، این روند دستکم تا رسیدن به طولی به ...
-
whip 1
درخت شلاقزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختی باریک که براثر وزش باد به نوسان درمیآید و به تاج درختان مجاور آسیب میرساند متـ . شلاقزن
-
whipping cream
خامۀ زدنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خامهای که برای تبدیل به خامۀ زده مناسب و میزان چربی آن دستکم 28 درصد باشد
-
whipped cream
خامۀ زده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خامهای که آن را میزنند تا حجم آن به میزان 90 تا 100 درصد افزایش یابد
-
whipped topping
روچینۀ زده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مادۀ خوراکی تزیینی زدهشدهای که حاوی حدود 5 درصد چربی با نقطۀ ذوب پایینتر از 38 درجۀ سلسیوس است