کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
wellness پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
wellness
/ˈwelnis/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
wellness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلامتی، نیکی، حسن
-
واژههای مشابه
-
wells
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاه ها، چاه، خیر، چشمه، ابده، دوات، رو آمدن آب و مایع، ببالا فوران کردن، در سطح امدن و جاری شدن
-
as well
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همچنین
-
well
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوب، چاه، خیر، چشمه، ابده، دوات، رو آمدن آب و مایع، ببالا فوران کردن، در سطح امدن و جاری شدن، بخوبی، خوش، تماما، بسیار خوب، سالم، راحت، تندرست، تمام و کمال، بدون اشکال
-
welling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوشبختی، ببالا فوران کردن، در سطح امدن و جاری شدن
-
wellnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلامتی
-
well-tempered
معتدل کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] کوکشده براساس نظامی مناسب برای 24 مایۀ موسیقی غربی
-
dust well
گَردچال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] چالۀ حاصل از گرم شدن ذرات ریز تیرۀ روی یخ، براثر تابش خورشید و فرورفتن آنها در یخ
-
well-being
آسایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] داشتن زندگی خوب و احساس رضایت خاطر
-
potential well
چاه پتانسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] ناحیهای در میدان نیروهای پایستار که انرژی پتانسیل هر ذره در آن کمتر از ناحیۀ پیرامون است
-
magnetic well
چاه مغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] آرایشی از میدان مغناطیسی که برای محصورسازی پلاسما در آزمایش گداخت به کار میرود
-
well log
چاهنگاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نگاشت حاصل از اندازهگیری یک یا چند کمیت فیزیکی در داخل چاه بهصورت تابعی از عمق متـ . سیمخطنگاره wire line log
-
well logging
چاهنگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ثبت و تحلیل مشخصات سازندی (formation) که چاه در آن حفر شده است
-
well injection
تزریق در چاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] وارد کردن سیالات درون چاه