کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
well-situated پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
well-situated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محل خوبی است
-
واژههای مشابه
-
situate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موقعیت، جا گرفتن، در محلی گذاردن، واقع شدن
-
situated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واقع شده است، واقع در، واقع شده در
-
situation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وضعیت، وضع، موقعیت، حالت، حال، جا، موقع، شغل
-
situates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موقعیت، جا گرفتن، در محلی گذاردن، واقع شدن
-
situating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موقعیت، جا گرفتن، در محلی گذاردن، واقع شدن
-
situations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موقعیت ها، وضعیت، وضع، موقعیت، حالت، حال، جا، موقع، شغل
-
situational
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موقعیتی
-
wellness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلامتی، نیکی، حسن
-
wells
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاه ها، چاه، خیر، چشمه، ابده، دوات، رو آمدن آب و مایع، ببالا فوران کردن، در سطح امدن و جاری شدن
-
as well
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همچنین
-
well
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوب، چاه، خیر، چشمه، ابده، دوات، رو آمدن آب و مایع، ببالا فوران کردن، در سطح امدن و جاری شدن، بخوبی، خوش، تماما، بسیار خوب، سالم، راحت، تندرست، تمام و کمال، بدون اشکال
-
welling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوشبختی، ببالا فوران کردن، در سطح امدن و جاری شدن
-
wellnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلامتی