کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
weight پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
weight
/wāt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
weight
وزن 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیروی گرانشی وارد بر جسم در سطح زمین یا در میدان گرانشی دیگر
-
weight
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وزن، سنگینی، نزن، سنگ وزنه، چیز سنگین، سنگین کردن، بار کردن
-
واژههای مشابه
-
weights
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وزن، سنگینی، نزن، سنگ وزنه، چیز سنگین، سنگین کردن، بار کردن
-
weightings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وزن
-
weighting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وزن، سنگین کردن، بار کردن
-
drawing weight/ draw weight
نیروی کشش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نیرویی که برای کشیدن کمان و رسیدن به وضعیت تمامکشش صرف میشود
-
weight loss of target
فرهنگ لغات علمی
کاهش جرم هدف
-
weight loss of target
فرهنگ لغات علمی
کاهش جرم هدف
-
weight fluctuation
نوسان وزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] کاهش و افزایش متناوب وزن که عموماً در نتیجۀ بیماری خصوصاً بیماریهای تیروئیدی رخ میدهد
-
weight barometer
فشارسنج وزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فشارسنجی جیوهای که فشار جوّ را با وزن کردن جیوه در ستون شیشهای یا کیسهای ثبت میکند
-
weight barograph
فشارنگار وزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فشارسنج وزنی ثبّات
-
weight management
مدیریت وزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ایجاد تعادل بین دریافت و از دست دادن انرژی با هدف حفظ و تثبیت وزن
-
weight control
واپایش وزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] دست یافتن به وزن ایدهآل و حفظ آن با خوردن غذاهای مقوی و انجام فعالیتهای بدنی مناسب
-
basic weight
وزن پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وزن هواگَرد شامل وزن تجهیزات ثابت و مایعات باقیمانده در لولهها