کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
wearier پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
wearier
/ˈwi(ə)rē/
دیکشنری
پوشیدنی
صفت
tired, exhausted, weary, sick, wearied, jaded
خسته
weary, loath, averse, tired, hateful, fastidious
بیزار
boring, tedious, monotonous, grueling, tiresome, weary
خسته کننده
remained, remaining, stale, fatigued, fagged, weary
مانده
weary, sickish, exanimate, woozy
کسل
helpless, desperate, distressed, poor, weary
فرومانده
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
wearier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشیدنی، خسته، بیزار، خسته کننده، مانده، کسل، فرومانده