کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
wax crayon پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
wax crayon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مداد موم
-
واژههای مشابه
-
waxes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واکس، موم، شمع مومی، رشد کردن، زیاد شدن، رو به بدر رفتن، استحاله یافتن
-
waxings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واکسن ها، موم مالی، صفحه ضبط صوت
-
waxing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپیلاسیون، موم مالی، صفحه ضبط صوت
-
waxing crescent, waxing moon
هلال فزاینده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] شکل ظاهری ماه در ربع اول ماه قمری
-
bone wax
موم استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] آمیزهای از موم و روغن و گندزدا که با پر کردن فضاهای داخل استخوان خونریزی آن را در هنگام جراحی بند میآورد
-
grafting wax
چسب پیوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] آمیختهای از مواد مختلف که از آن برای پوشاندن پیوندگاه یا سایر زخمهای درخت در مقابل نفوذ ریزاندامگانها یا از دست رفتن آب بافتهای گیاهی استفاده میشود
-
scale wax
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موم مقیاس
-
shellac wax
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موم شلاق
-
wax bean
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوبیا موم، لوبیا چیتی
-
vegetable wax
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موم گیاهی
-
wax light
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نور موم
-
wax insect
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حشره موم
-
mineral wax
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موم معدنی