کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
waving پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
waving
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
waving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، موج زدن، تشکیل موج دادن، دست تکان دادن، موجی بودن
-
واژههای مشابه
-
waved
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادم، موج زدن، تشکیل موج دادن، دست تکان دادن، موجی بودن
-
wave
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موج، خیز، خیزاب، فر موی سر، موج زدن، تشکیل موج دادن، دست تکان دادن، موجی بودن
-
waves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امواج، ويو
-
Rayleigh wave, R wave
موج ریلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک] نوعی موج سطحی که موجب حرکت پسرونده و بیضیوار ذرات در محیط میشود
-
tide wave, tidal wave
موج کِشَندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، زمینشناسی، ژئوفیزیک] موجی که براثر نیروهای کِشَندزا به وجود میآید و دورۀ تناوب بلندی دارد
-
wave cyclone, wave depression
چرخند موجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] چرخندی که در امتداد جبهه تشکیل میشود و با آن حرکت میکند
-
gravity wave, gravitational wave 2
موج گرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک، علوم جَوّ] نوعی آشفتگی موج که در آن شناوری بر بستههایی که از ترازمندی آبایستایی (hydrostatic) خارج شدهاند، اثر بازگردانندگی دارد
-
P wave
موج P
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی موج لرزهای حجمی که در آن راستای ارتعاش ذرات با راستای انتشار آن یکی است
-
S wave
موج S
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی موج لرزهای حجمی که در آن راستای ارتعاش ذرات بر راستای انتشار عمود است
-
acoustic wave
موج آکوستیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موج سهبُعدی فشردگی و وافشردگی محیط براثر اختلال ناشی از چشمۀ انرژی آکوستیکی در آن محیط
-
Alfven wave
موج آلوِن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] موجی عرضی که در ناحیۀ دارای میدان مغناطیسی و پلاسما ایجاد میشود و نام آن از فیزیکدان سوئدی هانس آلوِن گرفته شده است
-
information wave
موج اطلاعاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] مرحلهای از تمدن که در آن صنایعِ متکی بر پردازش اطلاعات در زمرۀ عوامل غالب در اقتصاد هستند
-
primary wave
موج اولیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] همان موج P است که زودتر از سایر موجهای لرزهای به گیرندههای لرزهای میرسد