کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
watch out پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
watch out
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
watch out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مواظب باش، مراقب بودن
-
واژههای مشابه
-
watchful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مراقب باشید، مراقب، بی خواب، مواظب، دقیق، پاسدار
-
watching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تماشا کردن، مراقبت کردن، مواظب بودن، بر کسی نظارت کردن، پاسداری کردن، نگهبانی دادن، نگهبان بودن، پاییدن
-
watchfulness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مراقب بودن، هشیاری، پاسداری، مراقبت، دقیق
-
watchings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نظارت
-
watches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساعت، دیدبان، مراقبت، کشیک، پاسداری، مدت کشیک، ساعت جیبی و مچی، پاس، مراقبت کردن، مواظب بودن، بر کسی نظارت کردن، پاسداری کردن، نگهبانی دادن، نگهبان بودن، پاییدن
-
whale watching
نهنگنگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مشاهدۀ نهنگها و سایر پستانداران دریایی در زیستگاههای طبیعیشان
-
dog watch
کوتهپاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] یکی از دو نوبت نگهبانی دوساعته از ساعت 4 تا 6 یا 6 تا 8 بعدازظهر که برای چرخش ساعات دستههای نگهبانی برنامهریزی میشود
-
night watch
گشت شب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شکل اولیۀ گشت پلیس در شهرها
-
hurricane watch
اعلان توفند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بیانیهای برای یک پهنۀ ویژه که شرایط توفند در سیوشش ساعت آینده آن را به مخاطره میاندازد
-
bird watching
پرندهنگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تماشای پرندگان به قصد تفریح یا اهداف علمی
-
clock-watching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساعت تماشای
-
graveyard watch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تماشای قبرستان
-
hunting watch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تماشای شکار