کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
wasteful پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
wasteful
/ˈwāstfəl/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
wasteful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی فایده، ولخرج، مصرف، افراط کار، متلف
-
واژههای مشابه
-
waste
پسماند 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مواد بیاستفاده یا مواد زاید حاصل از یک فرایند متـ . باطله، دورریز 2، نخاله * "باطله" برای کاغذ و "دورریز" در معدن و "نخاله" در ساختمانسازی به کار میرود.
-
wastely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدر
-
waste
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدر، ضایعات، اتلاف، هرز دادن، ضایع کردن، حرام کردن، مصرف کردن، بیهوده تلف کردن، نیازمند کردن، از بین رفتن، سیاه کردن، ضعیف شدن، بی نیرو و قوت کردن، زائد، باطله
-
wastefulness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدر رفتن
-
wastes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضایعات، اتلاف، هرز دادن، ضایع کردن، حرام کردن، مصرف کردن، بیهوده تلف کردن، نیازمند کردن، از بین رفتن، سیاه کردن، ضعیف شدن، بی نیرو و قوت کردن
-
wasting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتلاف، هرز دادن، ضایع کردن، حرام کردن، مصرف کردن، بیهوده تلف کردن، نیازمند کردن، از بین رفتن، سیاه کردن، ضعیف شدن، بی نیرو و قوت کردن
-
wast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزه
-
wasteness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمبود
-
industrial waste, manufacturing waste
پسماند صنعتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پسماند ناشی از فعالیتها یا فرایندهای صنعتی
-
household waste, domestic waste, residential waste
پسماند خانگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پسماند تولیدشده در واحدهای مسکونی
-
wasting syndrome
نشانگان تکیدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وضعیتی که در آن از دست دادن وزن با تب و اسهال همراه میشود
-
waste management
مدیریت مواد پسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] عملیات واپایش و فراوری پسماند متـ . پسمانداری
-
waste minimization
کمینهسازی پسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فعالیت منتهی به کاهش تولید پسماند، بهخصوص در واحدهای صنعتی