کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
washer پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
washer
/ˈwäSHər,ˈwôSH-/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
washer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واشر، ماشین لباسشویی، رختشوی، شستشو کننده، پولک
-
واژههای مشابه
-
washers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واشر، ماشین لباسشویی، رختشوی، شستشو کننده، پولک
-
windscreen washer, windshield washer
سامانۀ آبپاش شیشۀ جلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] سامانهای متشکل از مخزن و پمپ و لولههای اتصال و آبپاش که مایع شیشهشو را بر روی سطح شیشه میپاشد
-
windshield washer nozzle, washer nozzle
آبپاش شیشۀ جلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] افشانکی بر روی در موتور یا متصل به تیغۀ برفپاککن برای پاشیدن مایع شیشهشو بر روی سطح شیشۀ جلو
-
lock washer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واشر قفل
-
window washer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستشودهنده شیشه
-
windshield washer fluid, windscreen washer fluid, washer fluid
مایع شیشهشو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] محلولی که با آبپاش شیشۀ جلو برای تمیز کردن شیشۀ جلو به آن پاشیده میشود
-
windshield washer pump, windscreen washer pump, washer pump
پمپ آبپاش شیشۀ جلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] پمپی که با فشار مایع شیشهشو را به لولۀ آبپاش میفرستد