کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
wash پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
wash
/wäSH,wôSH/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
wash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستشو، غسل، رخت شویی، شستن، پاک کردن، غسل ارتماسی دادن، شستشو دادن
-
واژههای مشابه
-
wash-in
درونپیچ 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پیچشی که در آن زاویۀ نصب بال از ریشه به سمت نوک افزایش مییابد
-
washing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستن، رخت شویی، رخت شو
-
washings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستشو، رخت شویی
-
washed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شسته، شستن، پاک کردن، غسل ارتماسی دادن، شستشو دادن
-
dry wash
کال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیا، زمینشناسی] بستر پُرشیب رودهای فصلی در مناطق خشک
-
wash-out
برونپیچ 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پیچشی که در آن زاویۀ نصب بال از ریشه به سمت نوک کاهش مییابد
-
car wash
خودروشویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] محل شستوشوی خودروها با دستگاههای خودکار
-
propeller wash
ردّ پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] آشفتگیای که براثر حرکت پروانه در پشت شناور در آب ایجاد میشود
-
wash leather
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستن چرم
-
stone-wash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنگ شستن
-
washing machine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماشین لباسشویی
-
washing-up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستن
-
colour wash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستشوی رنگ