کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
warring پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
warring
/ˈwôriNG/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
warring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنگجو، جنگ کردن، دشمنی کردن، کشمکش کردن، عداوت کردن
-
واژههای مشابه
-
war
جنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پیکار و نبرد بین دو یا چند کشور که در آن تمام توان نظامی طرفین مخاصمه از راه زمین و دریا و هوا برای پیروزی به کار گرفته شود
-
wars
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنگ، محاربه، حرب، رزم، نزاع، افند، جنگ کردن، دشمنی کردن، کشمکش کردن، عداوت کردن
-
war
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنگ، محاربه، حرب، رزم، نزاع، افند، جنگ کردن، دشمنی کردن، کشمکش کردن، عداوت کردن
-
warred
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنگید، جنگ کردن، دشمنی کردن، کشمکش کردن، عداوت کردن
-
civil war, internal war
جنگ داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] جنگ بین دو یا چند بخش یا منطقه از یک کشور
-
War to End War
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنگ برای پایان جنگ
-
war tourism
گردشگری مناطق جنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] بازدید از مناطق جنگی به قصد دیدن خرابیها و آثار ناشی از جنگ
-
war intention
نیت جنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هدف یا طرحی که با توجه به توانمندیهای یک کشور بهمنظور تهیۀ یک راهکار معین برای اجرای جنگ پیریزی میشود
-
hyper war
فراجنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] جنگ بسیار سریع و مهارنشدنی
-
principles of war
اصول جنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اصولی که کاربرد بهموقع و مؤثر آنها در میدان جنگ تأثیر بسزایی در پیروزی داشته باشد
-
war crime
جنایت جنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] بیرحمی بیشازاندازه در طول جنگ همراه با نقض یک پیمان یا معاهدۀ بینالمللی
-
preventive war
جنگ پیشگیرانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تهاجم به دشمن برای کاهش خسارت، در شرایطی که حملۀ دشمن قطعی باشد
-
peripheral war
جنگ حاشیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ← جنگ محدود