کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
wandering nerve پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
wandering nerve
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
wandering nerve
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان عصب
-
واژههای مشابه
-
wander
کُندلغزش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی لغزش نشانک/ سیگنال که در بسامدهای کمتر از ده هرتز رخ میدهد و بیش از یک ثانیه دوام میآورد
-
wandered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان، سرگردان بودن، اواره بودن، منحرف شدن
-
wanderers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان، خانه بدوش، اواره، غریب، سیار
-
wanderings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان
-
wanderer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان، خانه بدوش، اواره، غریب، سیار
-
wanderable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان
-
wandering point
نقطۀ سرگردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
polar wandering
سرگردانی قطبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] جابهجایی درازمدت و کموبیش منظم قطبهای زمین
-
plain wanderer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان ساده
-
Wandering Jew
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یهودی سرگردان
-
wandering albatross
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان آلباتروس
-
non-wandering point
نقطۀ ناسرگردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار