کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
wakes پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
wakes
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
wakes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیدار می شود، بیداری، احیاء، شب زنده داری، شب نشینی، رد پا، دنباله کشتی، از خواب بیدار کردن، شب زندهداری کردن
-
واژههای مشابه
-
wake
پَسایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] منطقهای متلاطم درست پشت سر جسمی جامد و متحرک نسبت به شاره
-
waking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیدار شدن، از خواب بیدار کردن، شب زندهداری کردن
-
wakefulness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیداری
-
Wake
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از خواب بیدار، بیداری، احیاء، شب زنده داری، شب نشینی، رد پا، دنباله کشتی، از خواب بیدار کردن، شب زندهداری کردن
-
waked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیدار شدم
-
wake depression
وافشار پسایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] 1. یک یا چند ناحیۀ کمفشار در سطح زمین یا میانکمفشار در پشت خط تندوزه 2. در دینامیک شارهها، ناحیۀ کمفشار در جریانسوی جسمی که در درون شارش قرار دارد متـ . کمفشار پسایه wake low
-
wake turbulence
تلاطم پسایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] آشفتگیای که پس از عبور هواگَرد در هوا باقی میماند
-
wake up
خدمات بیدارباش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که به مشترک امکان میدهد تلفن خود را چنان تنظیم کند که بهطور خودکار در زمان تعیینشده دریافتکنندۀ تماسی باشد که صرفاً برای بیدار کردن او برقرار میشود متـ . بیدارباش
-
wake-robin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیدار شدن از خواب، گل شیپوری
-
wake board
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیدار شدن هیئت مدیره
-
Wake Island
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جزیره ویک
-
waking up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیدار شدن
-
wake-up call
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیدار شدن از خواب