کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
visualizations پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
visualizations
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
visualizations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصورات، تجسم، تجسم فکری، تصور
-
واژههای مشابه
-
visuality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بصری
-
visualize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصور کنید، تجسم کردن، تصور کردن، متصور ساختن، در پیش چشم نمودار کردن
-
visual
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیداری، بصری، دیدنی، عینی، دیدی، وابسته به دید
-
visually
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بصری
-
visualizer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ویژوالایزر
-
visualizers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
visualizers
-
visualized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجسم شده، تجسم کردن، تصور کردن، متصور ساختن، در پیش چشم نمودار کردن
-
visualities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجارب
-
visualization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجسم، تجسم فکری، تصور
-
visualizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجسم می کند، تجسم کردن، تصور کردن، متصور ساختن، در پیش چشم نمودار کردن
-
visualizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجسم کردن، تصور کردن، متصور ساختن، در پیش چشم نمودار کردن
-
visual cue
نشانۀ دیداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] هر ایما یا وضعیت یا حالت چهره که زبان گفتاری را تقویت کند
-
visual agnosia
ناشناسایی دیداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ناتوانی در شناسایی محرکهای دیداری نظیر اشیا