کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
visibly پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
visibly
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
visibly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به وضوح، بطور مریی
-
واژههای مشابه
-
visible
مرئی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] ویژگی محدودهای از طیف گستردۀ امواج الکترومغناطیسی که با چشم قابل دیدن است
-
visibleness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بصیرت
-
visible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل رویت، نمایان، مریی، پدیدار، دیده شدنی، پیدا، وابسته به بینایی
-
visibilities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیدگاه ها، دید، میدان دید، پدیداری، قابلیت دیدن
-
visibility map
نقشۀ دید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقشهای که نواحی فاقد امکان دید مستقیم را مشخص میکند
-
visible fat
چربی پیدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] چربی مورد استفاده در تهیۀ مواد غذایی
-
runway visibility
دید باند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] محدودهای در راستای باند که در اوضاع جوّی حاکم بر محیط از یک نقطۀ معین بر روی باند قابل مشاهده است
-
visible observatory
رصدخانۀ مرئی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] معمولترین نوع رصدخانه که در طیف مرئی یعنی بین 400 تا 700 نانومتر (nm) فعالیت میکند
-
range of visibility
دیدرَس 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دورترین فاصلهای که چشم انسان قادر به دیدن است
-
visible spectrum
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طیف مرئی
-
visible speech
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سخنرانی قابل مشاهده
-
visible light
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نور مرئی
-
visible horizon
افق مرئی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← افق ظاهری