کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
vernal پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
vernal
/ˈvərnl/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
vernal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جادویی، بهاری، ربیعی، شبیه بهار، باطراوت چون بهار
-
واژههای مشابه
-
vernalization
بهارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] عمل بهاره کردن
-
vernalized
بهارهشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] بذری که آن را بهاره کرده باشند
-
vernalize
بهاره کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] نگه داشتن بذر در تاریکی و دمای پایین در مدتزمانی معین برای آنکه زودتر به گُل بنشیند یا میوه دهد
-
vernalizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریختن
-
vernalization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجسم کردن
-
vernalizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
vernalizes
-
vernalized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برنالیزه شده
-
vernalize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجسم کردن
-
vernality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوشبختی
-
vernal equinox
اعتدال بهاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] 1. یکی از دو نقطۀ تلاقی استوای آسمان و دایرهالبروج که وقتی مرکز خورشید به آن نقطه میرسد، سال شمسی نو میشود 2. زمانی که خورشید به این نقطه در آسمان برسد متـ . اعتدال ربیعی
-
vernal 1
بُنبهاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ویژگی آن دسته از پدیدههای مربوط به نمو که در اواخر فصل بهار اتفاق میافتد
-
vernal 2
بهاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی آن دسته از پدیدههای مربوط به نمو که در فصل بهار اتفاق میافتد
-
vernal iris
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عناب برفی